دست از اقتصاد دارو بردارید و به وظیفه نظارت بر دارو بپردازید
علی منتصری، پیشکسوت داروسازی و مدرس دانشگاه
تاریخ انتشار :
شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۵۱
کد مطلب : ۱۸۲۸
این بخشی از گفت و گوی ما با علی منتصری، پیشکسوت داروسازی و مدرس دانشگاه است در سالم خبر است. گفت و گویی که به منظور ریشه یابی مشکلات بخش دارو و دلایل تعمیق آن انجام شد.
به نظر شما در شرایط مبهم جو اقتصادی موجود در کشور، مجموعه وزارت بهداشت برای سامان دادن به بخش دارو و حفظ امنیت دارویی کشور چه برنامه ای باید داشته باشد؟
بنده از راهکارهای مجموعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اطلاعی ندارم، اما به عنوان مدیر برنامه ریزی دارویی کشور و نماینده وزیر در بانک مرکزی در دوران جنگ تحمیلی خوب حس می کنم که اگر برنامه منسجمی وجود نداشته باشد وقوع فاجعه اجتناب ناپذیر است. در آن دوران ما برنامه ریزی متمرکر داشتیم. ما با الویت جبهه و جنگ، برنامه تولیدات و واردات سالانه را دقیق محاسبه و طی جلساتی برنامه تولیدکنندگان را تنظیم و با محاسبه میزان مواد مورد نیاز هر کدام و ارزبری هر شرکت دستور اقدام صادر می کردیم. پروفورماها را طبق برنامه دریافت و با اولویت
در حال حاضر مجموعه فعالیت های مدیران و مسوولان وزرات بهداشت و سازمان غذا و دارو را چگونه ارزیابی می کنید؟ به عبارت دیگر آیا مجموعه سیاست های آنها نشان از مدیریت مطلوب در شرایط بحران دارد؟
معاونت محترم دارویی خود مرد جنگ است و خوب می دانم با پوست و استخوان شرایط را درک می کند ولی باید اقرار کرد نسل مدیران امروز با نسل جنگ متفاوت هستند. ما خود را مهم نمی دانستیم بلکه فکر و ذکر و همه توانایی مان را صرف تامین داروی مردم می کردیم؛ اما مدیران امروزی اول حقوق و مزایای خود را در نظر می گیرند و بعد اگر فرصتی شد به کارها رسیدگی می کنند. این وضع در همه ادارات و همه سطوح مدیریتی قابل رویت است. در حالی که همه مسوولند، با این حال چشم دوخته اند تا یک مقام عالی
رییس سازمان غذا و دارو و حتی وزیر بهداشت خود منتقد شرایط موجودند در حالی که آنها باید بخشی از راه حل باشند. چه عاملی باعث می شود که خود آنها هم شرایط را نقد کنند؟
مسوولان دارویی کشور، از وزیر گرفته تا سایر رده ها، مشغول پرداختن به اقتصاد دارو هستند، اما کسی خود را مسوول نظارت بر امور دارو نمی داند، بنابراین مقامات وزارتخانه وقتی صحبت از پول و ارز پیش می آید به راستی هیچ کاره اند و هرچه نامه نگاری کردیم یا در جلسات گفته ایم که دست از اقتصاد دارو بردارید و به وظیفه نظارت بر دارو بپردازید و بخش خصوصی را به کار بگیرید گوش شنوایی نبود و حال باید اقرار کنیم که ما نه توان تامین نقدینگی ریالی و نه توان تامین ارز را داریم و هرکس باید خود درد کمبود دارو را به تنهایی تحمل کند.
چرا ادعا می کنید که مجموعه وزارت بهداشت باید پس از ماه ها وعده و وعید به شیوه ای نامحسوس اقرار می کند که هنوز نتوانسته مطالبات بخش دارو را از سازمان برنامه و بودجه یا بیمه ها و غیره پس بگیرد. این به دلیل ضعف در عملکرد این مجموعه و نداشتن اقتدار لازم برای این کار است یا دلایل دیگری دارد؟
همانطور که عرض کردم تخصیص منابع به عهده وزارتخانه های اقتصادی است، اما وزارت بهداشت برای آنکه در این عرصه خودی نشان بدهد به طور کلی نظام قیمت گذاری دارو را فشل و ناکارآمد کرده است تا بتواند به بیمه های مختلف جهت خرید ارزان دارو کمک کند، ضمن آنکه از اهرم های نظارتی خود کمک می گیرد تا حامی بدهکاران دولتی باشد. در حالی که
چرا با وجود اصرار وزیر در حمایت از شرکت های خصوصی، اما سیاست ها و تصمیم ها با آنچه در عمل اتفاق می افتد هم راستا نیستند و به بیان دیگر، مجموعه دولت در زمان اعطای تسهیلات ویژه، شرکت های تولیدکننده دارو را به دودسته خودی و غیر خودی تقسیم می کند؟
وقتی به جای هدایت و استفاده از قدرت خود در هیات دولت جهت واگذاری شرکت های دولتی عاجز می شویم به ناچار باید مشکلات اداره آنها را بپذیریم و با پذیرش مشکلات شرکت های دولتی، خود به خود مساله رانت و شهروند درجه دو امری بدیهی می شود و در بحران راهی جز روی آوردن به بنگاه های دولتی نداریم و به اجبار باید از آنها به طور محرمانه حمایت کنیم، به امید آنکه آنها محرم هستند.
تجربه سال ها مدیردولتی بودن به من آموخت که دیوان سالاری قدرتی می آورد که می تواند درد و آه از نهاد برآورد و در چنین نظامی یک کارمند ساده با عنوان کارشناس،گاهی به رییس دولت هم پاسخگو نیست و اینجاست که در حالی که همه داد از اقتصاد مقاومتی می زنند، دارایی های بانک ها و سازمان هایی چون تامین اجتماعی راه خود را می روند.