کمبود نقدینگی و بدهیهای انباشته؛ آیا پخش رازی واقعاً روی پای خود ایستاده است؟
یادداشت
تاریخ انتشار :
پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۱۷
کد مطلب : ۱۷۹۸۳
واقعیت این است که در صنعت دارویی کشور، معضل کمبود نقدینگی و گرفتاریهای ساختاری روزبهروز وخیمتر شده و حل این دشواریهای ریشهدار در مدت چند ماه، دور از ذهن به نظر میرسد. چگونه میتوان از یک سو مدعی قطع همکاری برخی بانکها و نهادهای مالی با این شرکت، خروج بیش از هزار و 300 میلیارد تومان نقدینگی و عدم وصول مطالبات از سوی مراکز درمانی دولتی بود و از سوی دیگر، بهآسانی اعلام کرد که شرکت دوباره روی پای خود ایستاده است؟
اگرچه نمیتوان تلاش مدیران پخش رازی را در جهت سامانبخشی به وضعیت جاری نادیده گرفت ضمن آنکه به زمین خوردن حتی یک واحد صنعتی در حوزهی دارو، صرفاً شکست یک بنگاه اقتصادی نیست، بلکه به مانند حفرهای در زنجیرهی مهم تأمین دارو ایجاد میکند و کل صنعت دارویی و کشور را تحتتأثیر قرار میدهد اما موضوع بدهیهای انباشتهی دولت به صنعت پخش، عدم وصول بهموقع مطالبات، تبعیض در پرداخت بدهی دانشگاهها و همچنین چالشهای هلدینگ شفادارو و شرکتهای تولیدی زیرمجموعهاش، مجموعهای از مشکلات بههمپیچیده و قدیمی هستند که رفع آنها به اقدامات اساسیتر در سطح کلان نیاز دارد. و سوال مطرح اینست که چطور ممکن است با وجود این موانع پیچیده و زیرساختی، تنها در فاصلهای کوتاه، پخش رازی به ادعای مدیرعامل آن “به شرایط عادی برگشته باشد” و بدون کمبود دارویی، نیاز بازار را تامین کند؟
نباید فراموش کرد که صنعت دارویی ایران، تنها با اتکاء به یک شرکت پخش یا حتی چند هلدینگ قابل نجات نیست؛ بلکه ساختار کلی اقتصاد دارو در کشور نیازمند اصلاحات بنیادین است. پرداخت بدهیهای عقبافتاده دولت به شرکتهای دارویی، کاستن از بوروکراسیهای فرساینده در تخصیص ارز و ارائهی تسهیلات بانکی سهلتر و منصفانهتر، همگی گامهای ضروری در این راستا محسوب میشوند. اگرچه مسئولان قول مساعد دادهاند تا این قبیل مشکلات را در اولویت کاری خود قرار دهند، اما آنچه تاکنون شاهدش بودهایم، تعلل و کندی فرآیندهای اداری است. در چنین شرایطی، ادعای عبور کامل از بحران برای یک شرکت پخش بزرگ، نهتنها نوعی خوشبینی مفرط، بلکه در نظر برخی ناظران، نوعی مانور رسانهای و تلاشی برای بازسازی چهرهی آسیبدیدهی آن شرکت تلقی میشود.
از آنسو، با توجه به وضعیت کمبود دارو در بازار که همواره خبرساز است، پرسش اصلی اینجاست که اگر شرکت پخش رازی واقعاً از تنگنای اقتصادی عبور کرده و با قدرت وارد بازار توزیع دارو شده، چرا همچنان گزارشها از کمبود برخی اقلام اساسی خبر میدهند؟ آیا این ادعای “بازگشت به شرایط عادی” بیش از حد زودهنگام اعلام نشده است؟ با نگاه انتقادی به عملکرد دولت و شرکتهای پخش دارو، شاید بتوان گفت تا زمانیکه تعهدات مالی دولت به موقع انجام نشود و مشکلات زیرساختی صنعت دارو به صورت ریشهای برطرف نشود، صحبت از عادی شدن شرایط بیشتر شبیه به شعارهای مقطعی و تبلیغاتی است تا بازتابدهندهی واقعیات حاکم بر بازار دارویی کشور.