چرا نمکی مشاور عالی خود را برکنار کرد؟
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۱۲
کد مطلب : ۹۸۰۶
در بخشی ازاین نامه نمکی با اشاره به وظایف مشاور وزیر دلایل برکناری او را اینگونه برشمرده است: آنچه اینجانب از جایگاه مشاور محترم درک میکنم این است که انتظار میرود:
١ -به فردی که از وی درخواست کرده مشورت میدهد.
۲ -مستقیماً و بدون هماهنگی با دستگاههای دیگر مکاتبه نمیکند.
٣ -برای کسی ابلاغ نمیزند.
۴ -لیست مدعوین را برای رعایت جنبههای مختلف با وزیر مشورت میکند.
۵ -اگر نقطه نظرهای وزیر را قبول نداشت و یا مشورتهایش به هر دلیل مصلحت اندیشانه رعایت نشد از جایگاهی که دارد کنارهگیری میکند
ولی اگر قرار بود در این مسند بماند در هیچ جایگاه رسمی و غیررسمی، خلاف سیاستهای آن وزارتخانه مصاحبه و اظهارنظر نمیفرماید.
در این نامه همچنین آمده است: آنگاه که دست روزگار ردای پرآزار وزارت را بر تن نحیف این برادرتان تحمیل کرد، هنوز خبری از سیل و زلزله و آنفلوآنزای H1N1 و کرونا نبود ولی راههای نرفته و یا به بیراهه رفته هم کم نبود و میطلبید تا عزیزانی به همراهی و کمک بیایند. سعی کردم تنها وزیری باشم که تیم وزیر قبلی را جابجا نکنم چون اکثر آنها را میشناختم و به جز یکی دو مورد همه را نگاه داشتم و برای جبران نقصانها تلاش کردم مشاورین کاردان و امین و خوشنام برگزینم.
در جامعه پزشکی بجز عزیز نامدار دکتر ایرج فاضل و دکتر سید محمود طباطبایی، حضرتعالی از نخستین نامهای مورد وثوق بنده بودید که با چند دهه شناخت از توانمندیهای علمی و اجرایی و آشنایی با نظام ارائه خدمت به عنوان مشاور عالی در این لیست قرار گرفتید و خود را مفتخر به همراهیتان یافتم.
در ابلاغیه تقدیمی از جنابعالی درخواست کردم تا در زمینه آموزش علوم پزشکی جامعهمحور که با هم از سالها پیش دستی بر آتشش داشتیم هدایت و مساعدت فرمائید. جنابعالی تنها مشاوری بودید که در جلسات شورای معاونین دعوت میشدید و همکاران متقاعد به رعایت نقطهنظرهایتان بودند. مدتی کوتاه نگذشته بود که با زمزمه موضعگیریهای کلیه معاونین روبهرو شدم ولی تلاش کردم تا به گونهای با پررنگ کردن ابعاد علمی و اجرایی جنابعالی، بعضی اظهارنظرهای به تعبیر همکاران «تلخ» را به برداشت شیرین بدل کنم.
برای اینجانب درک بعضی از الفاظ جنابعالی پس از چند دهه قابل فهم است ولی قبول بفرمائید برای نسل جوان و متخصصین امروز تعابیری از قبیل «من ملای سرطانم»، «من بهداشت را بزرگ کردهام»، «من کارشناس کارشناسانم» و «هیچکس بیش از من از مقوله جمعیت اطلاعاتی ندارد» غیرقابل هضم است ولی بیتردید فاصله میآفریند و به تحقیر حضار و بزرگبینی خود تعبیر میشود؛ گرچه این بیانات حاصل نوعی نگاه دلسوزانه جنابعالی بود. با استمرار وضعیت فوق، تجمیع دیدگاه جنابعالی و شورای معاونین میسر نشد و شاید بههمین دلیل که بیاحترامی نشود، جلسات به تعویق افتاد.
در کشاکش نفسگیر کرونا، با خزانه تهی و امواج سنگین بیماری نیز بارها اظهارنظرهایی فرمودید که سربازان و افسران خط مقدم این نبرد احساس کوچک شماری کردند و با دلشکستگی گلهمند شدند.
نیازی نمیبینم تا پایبندی به انقلاب و عزت نظام و پیروی از منویات مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) را برای جنابعالی بیان کنم ولی در مقوله جمعیت نیک میدانید که با گرفتاری در امواج سنگین کرونا که هر موجش میتوانست آبروی نظام را زیر سوال ببرد، تمام تلاشم این بود که آنچه سهم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میباشد به پیش رود. بارها گفتهام مقوله جمعیت باید در سطح کلان و توسط همه دستگاهها حمایت و هدایت شود و ما سهمی مشخص و سقفی معین داریم. جنابعالی سعی داشتید که ما و شخص جنابعالی محوریت همه چیز باشیم ولی اینجانب به عنوان عضوی از دولت محترم میدانم که محدوده جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ما در این وزارتخانه و حیطه تأثیر گذاریمان در امر جمعیت تا کجاست.
با شناختی که از این برادر قدیمی دارید میدانید که اهل ویترین آرایی و رنگ و روغن زدن به مجموعهای که مدیریت میکند در روزهای آخرین دولت نیست و همه جا گفته است که این مسند را اگر با خدمت به مردم قرین نباشد، از آب بینی بز که آقا امیرالمومنین (ع) فرمودند کمتر میشمارد. پس اشاره به کاری نمایشی در ماههای آخر دولت در شأن اینجانب نیست.
در مکاتبات مکرر به ناتوانی و عدم کارایی و دانش تیم همراه اشاره فرمودهاید این گروه توانمند و یا ناتوان، عالم و یا کم سواد در یکی از پاندمیهای کمرشکن تاریخ صد و پنجاه ساله اخیر آن هم در اوج تحریمهای ناجوانمردانه توانستهاند امواج سهمگینی را مدیریت کنند و بنده هم در این آشفته بازار بهتر از آنها نیافتم که تن به این موج بلا بسپارند و بی توقع مطب و دکان و دستگاه را تعطیل و شبانهروز در خدمت مردم باشند و حتی خانوادههایشان را ماه تا ماه نبینند که به قول حافظ:
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود
لذا جهت پرهیز از سایه هرگونه کدورت بیشتر بر دوستی و برادری دیرینه صلاح میدانم بیش از این جنابعالی از این عنوان که در کسوت مشاور عالی کسی که دیدگاهها و عملکرد همکارانش ذهن و روح و جایگاه شامختان را میآزارد در زحمت نباشید و بتوانید آسودهتر و بیپرواتر در محافل علمی و فرهنگی به نقد بپردازید.
متأسفانه در کنار همه فراز و نشیبهای این ایام پربلا، رنجاندن بعضی از دوستان قدیمی از همه چیز تلختر بود اما کار ملک و مملکت در طول تاریخ این سرزمین همین بوده است.
امید دارم سکانداران دولت آتی قدر و منزلت حضرتعالی و دیگر عزیزان گرانقدر را به خوبی بشناسند و بتوانند از گفتمان دلسوزانه جنابعالی بهره بیشتری ببرند و از ظرفیت علمی و اجرایی آن برادر ارجمند در راستای اعتلای روزافزون جمهوری اسلامی که آرزوی همه ماست، مستفیض شوند.
کماکان از خداوند بزرگ برایتان عزت، سربلندی و سلامتی آرزومندم.»