۰
مهدی رفیعی بهابادی سرپرست مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)

اعتماد ندارند اما فعلاً به توصیه‌ها عمل می‌کنند

تاریخ انتشار :
يکشنبه ۳ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۴۹
کد مطلب : ۶۳۸۳
اعتماد ندارند اما فعلاً به توصیه‌ها عمل می‌کنند
سالم خبر: مهمترین عنصر برای حاکمیت بر مردم، داشتن سرمایه اجتماعی به‌طور عام و جلب اعتماد مردم به عنوان یکی از مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی به‌طور خاص است. بیشتر جامعه‌شناسان کشورمان در سال‌های اخیر مکرراً به این موضوع اشاره کرده‌اند، گرچه به نظر می‌رسد در غالب اوقات این صداها شنیده نشده است. در غیاب این عنصر، اجرای صحیح سیاست‌ها غیرممکن و یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت دشوار است. آن چه در نظرسنجی‌های چند سال اخیر مشهود است کاهش چشمگیر اعتماد مردم به نهادهای سیستم و مسئولان است که باعث شده است مردم به سختی تن به توصیه‌های مسئولان و رسانه‌های رسمی بدهند.
 
نتایج نظرسنجی ایسپا در سطح شهر تهران که به صورت تلفنی در تاریخ ۲۱ تا ۲۴ اسفند به سفارش دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران انجام شده است نشان می‌دهد اگرچه ارزیابی مردم از عملکرد نهادهای عمومی در مواجهه با ویروس کرونا نسبت به نظرسنجی روزهای ۱۲ تا ۱۴ اسفند حدود ۱۰درصد بهبود یافته است با این حال بیش از نیمی از مردم در این حوزه هنوز اظهار نارضایتی کرده‌اند.

از نتایج نظرسنجی‌های پیش گفته که در سطح شهر تهران انجام شده و همچنین نتایج نظرسنجی ملی که در تاریخ ۲۰ تا ۲۵ اسفندماه انجام شده است در خصوص تفاوت میان گروه‌های مختلف دو نکته می-توان استخراج کرد. نکته اول-که موید نتایج نظرسنجی‌های قبلی در موضوعات دیگر هم هست-آن است که گروه‌های کیفی‌تر و مؤثرتر جامعه که احتمالاً می‌بایست آینده جامعه را رقم بزنند اعتماد کمتری دارند و عمدتاً ارزیابی بدبینانه‌تری نسبت به عملکردها دارند. افراد جوان‌تر، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی به ویژه افراد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری و همچنین افراد شهرنشین به طرز معناداری اعتماد کمتری دارند و ارزیابی منفی‌تری از اقدامات و سیاست‌ها در حوزه مبارزه با کرونا دارند.
 
نکته دوم اینکه افراد ۳۰ تا ۴۹ ساله نسبت به دیگر گروه‌های سنی نگرانی بیشتری از ابتلای خود و خانواده‌شان به ویروس کرونا دارند و جالب است که افراد بالای ۵۰ سال که این بیماری بیشتر آن‌ها را تهدید می‌کند کمتر از سایرین نگرانند. البته نگرانی در بین این گروه نیز زیاد است اما در مقام مقایسه، نگرانی این گروه کمتر است. شاید به این دلیل است که افرادی که سن بالاتری دارند بیشتر از سایر افراد امکان قرنطینه خانگی دارند اما افراد میانسال بیشتر افراد شاغلی هستند که کمتر امکان خانه‌نشینی دارند و لذا نگرانی بیشتری از ابتلا دارند.
 
اما نکته مهمی که بحث اصلی این یادداشت است: نتایج نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد با همه اوصافی که پیش از این گفته شد مردم ایران توصیه‌های رسانه‌های رسمی و غیررسمی در جهت مقابله با کرونا را تا حدود زیادی رعایت کرده‌اند. با وجود اینکه در نظرسنجی ۱۲ تا ۱۴ اسفند در سطح شهر تهران ۵۰ درصد جامعه از ابتلا به ویروس کرونا احساس نگرانی زیاد کرده بودند این میزان در نظرسنجی ملی ۲۰ تا ۲۵ اسفند به ۷۵ درصد (در سطح کشور) رسیده است که نشان‌دهنده اثرگذاری پیام‌هایی است که مردم از طریق رسانه‌های گوناگون دریافت کرده‌اند. این میزان نگرانی بالاتر از نگرانی مردم آمریکاست. طبق نظرسنجی موسسه گالوپ، در روزهای ۳ تا ۲۰ فوریه (۱۴ بهمن تا اول اسفند) ۳۶درصد مردم آمریکا به میزان زیاد و یا تا حدودی نگران بودند خود یا یکی از اعضای خانواده‌شان به این ویروس مبتلا شوند در حالی که همین میزان در تاریخ ۲ تا ۱۳ مارس (۱۲ تا ۲۳ اسفند) به۶۰ درصد رسیده است. نکته جالب توجه آن است که در آمریکا نیز میزان نگرانی زنان بیشتر از مردان و میزان نگرانی افراد بالای ۶۵ سال کمتر از دو گروه سنی ۳۰ تا ۴۹ و ۵۰ تا ۶۴ سال بوده است.
 
همچنین در حالی که در ۱۲ تا ۱۴ اسفند حدود۶۰ درصد مردم تهران موافق قرنطینه شهر تهران بودند این میزان در نظرسنجی ۲۱ تا ۲۵ اسفند به حدود ۹۰ درصد رسیده است که معتقد بودند شهرهای با شیوع بالا باید قرنطینه -به معنای محدود شدن رفت‌و‌آمد-شوند. این سؤال در نظرسنجی ملی ۲۰ تا ۲۵ اسفند هم تکرار شده که در این نظرسنجی نیز حدود ۹۰ درصد مردم ایران موافق قرنظینه شهرهای با شیوع بالا بوده‌اند. همچنین ۹۶ درصد مردم در نظرسنجی ملی ۲۰ تا ۲۵ اسفند اعلام کرده‌اند برنامه‌ای برای مسافرت به خارج از شهرستان خود ندارند.
 
لذا این اعداد نشان می‌دهند که مردم حداقل تا زمان انجام نظرسنجی با توصیه‌ها همراهی کرده‌اند اما هیچ دلیلی ندارد که فرض کنیم این همراهی تا پایان بحران کرونا پایدار خواهد بود. دلیل این ناپایداری می‌تواند تبدیل شدن کرونا به امری عادی در زندگی روزمره، خستگی ناشی از طولانی شدن قرنطینه خانگی، احساس کاهش تعداد مبتلایان و از همه مهمتر عملک‍رد و مواضع مسئولان کشور باشد. به نظر می‌رسد مواضع مسئولان کشور و رسانه‌های رسمی که برخی اوقات متناقض است بی‌اعتمادی مردم را تشدید و مردم را در رعایت توصیه‌ها دچار تردید کرده است.

به طور مثال، در حالی که هر روز آمار رسمی مبتلایان توسط وزارت بهداشت منتشر می‌شود و تعداد مبتلایان با توجه به آمار وزارت بهداشت دو صدم درصد(۰.۰۲درصد) کل جمعیت کشور است، در روز ۲۷ اسفند معاون وزیر بهداشت اعلام کرد وقتی بیماری تبدیل به اپیدمی می‌شود،۷۰ درصد جامعه را فرا می‌گیرد و دلیل توصیه‌های بهداشتی و اصرار به قرنطینه خانگی (بیشتر از اینکه کاهش تعداد مبتلاها باشد) آن است که تعداد مراجعه‌کنندگان به بیمارستان در طول زمان، پخش شود و همه طی چند روز محدود، به بیمارستان مراجعه نکنند چرا که امکانات درمانی کشور کفاف این حجم مراجعه‌کننده را ندارد.

این سخنان توسط رئیس جمهور نیز تکرار و تأیید شده است در حالی که همزمان رسانه‌های رسمی در حال تبلیغ و ترویج این ایده هستند که اگر می‌خواهید مبتلا نشوید و بقیه را مبتلا نکنید باید در خانه بمانید. به عبارت دیگر دلیل قرنطینه خانگی در حال حاضر برای مردم مشخص نیست. اگر شهروندان این پیام را از مواضع متناقض مسئولان دریافت نمایند که چه در خانه بمانیم و چه نمانیم مبتلا خواهیم شد بدیهی است رعایت توصیه‌ها توسط مردم به حداقل خواهد رسید و قرنطینه خانگی نیز خواهد شکست و سیل سفرها نیز آغاز خواهد شد.
 
آن چه مسلم است آمار ارائه شده توسط وزارت بهداشت آمار مبتلایان نیست (گرچه به اشتباه تحت عنوان تعداد مبتلایان منتشر می‌شود) بلکه آمار کسانی است که علائم شدید داشته و به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی مراجعه نمودند و مشکوک تشخیص داده شده‌اند و پس از تست نتیجه آن مثبت اعلام شده است. در واقع آمار اعلامی تعداد مبتلایان از بین کسانی است که به بیمارستان مراجعه کرده‌اند. این مسئله باعث شده است در خصوص درصد مرگ‌و‌میر نیز شبهاتی مطرح شود. بدیهی است وقتی در کل دنیا میزان مرگ و میر ناشی از بیماری ۲ یا ۳ درصد اعلام می‌شود این درصد بر حسب افرادی است که تست آن‌ها مثبت بوده و نه بر حسب کل مبتلایان که احتمالا عدد بسیار بزرگی را شامل می‌شود. همان طور که بارها توسط متخصصین امر توضیح داده شده است ابتلای بخش زیادی از مبتلایان نه تنها قابل شناسایی توسط سیستم بهداشتی و درمانی کشور نیست بلکه قابل تشخیص توسط خود فرد نیز نیست!
 
رسانه‌های رسمی نیز در این بین گاهی اوقات پیام‌هایی به مردم منتقل می‌کنند که نه تنها ممکن است کمکی به ترغیب مردم به خانه ماندن نکند بلکه حتی منجر به تحریک مردم برای شکستن قرنطینه خانگی می-شود. به عنوان مثال در حالی که تعداد سفرها بنا بر آمار رسمی اعلامی از سوی پلیس راهور و راهداری و همچنین مشاهدات میدانی به مراتب و به طرز چشمگیری کمتر از سال‌های قبل است اما منعکس کردن شلوغی برخی جاده‌های خاص، آن هم به نحو اغراق‌آمیز نه تنها کمکی به ماجرا نمی‌کند بلکه سیل سفرها را بیشتر از پیش می‌کند چرا که محتمل است کسی که مدت زیادی است خانه نشین است و طبیعتا از این شرایط خسته است با دیدن شلوغی جاده ها او نیز تصمیم به مسافرت بگیرد.
 
همه این موارد خود بر کاهش اعتماد که قبلاً وجود داشته نیز می‌افزاید. به عبارت دیگر بحران کرونا که خود می‌تواند از طریق ایجاد شفافیت، اعتماد بین مردم و سیستم را بازسازی کند می‌تواند به ابزاری در جهت فرسایش هر چه بیشتر این سرمایه اجتماعی تبدیل شود. شفافیت از این لحاظ مهم است که مردم توصیه‌ها را باور کنند و به آن عمل کنند. به نظر می‌رسد همان طور که نمودار تعداد ابتلایان منحنی شکل است و از جایی به بعد کاهشی می‌شود نگرانی مردم و رعایت توصیه‌های بهداشتی نیز این شکل منحنی را داشته باشد که همان طور که پیش از این گفته شد عوامل متعددی می‌تواند در این قضیه تأثیرگذار باشد.
 
کد مطلب : ۶۳۸۳
نام شما

آدرس ايميل شما