«سالمخبر» تجربه جهانی تامین دارو و حمایت از صنعت را بررسی کرد
سرکوب قیمتی دارو؛ درسهای جهانی هنوز به ایران نرسیده است
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۴۴
کد مطلب : ۱۸۱۸۸
سالمخبر: سرکوب قیمتی دارو، داستان تکراری همه دولتهای ایران طی سالهای گذشته بوده است. مدافعان این سیاست میگویند راهی جز این برای حمایت از بیماران وجود ندارد، و منتقدان هشدار میدهند که این سیاست در نهایت به نابودی صنعت دارو و آسیب به همان بیمارانی منجر میشود که قرار است از آنها حمایت شود. اما آیا واقعاً باید بین حمایت از داروسازی و حمایت از بیماران یکی را انتخاب کرد؟
تجربه کشورهای موفق از ترکیه و آلمان تا برزیل حاکی از آن است که راهحلهای خلاقانهای برای این معادله به ظاهر حلنشدنی وجود دارد. راهحلهایی که نه تنها صنعت داروسازی را تقویت میکنند، بلکه دسترسی بیماران به دارو را هم بهبود میبخشند.
در این گزارش سعی کردهایم تجربه کشورهای مختلف که برخی از آنها توسعه یافته هستند و برخی درحال توسعه برای حل این تعارض را بررسی کنیم. تجربههایی که نشان میدهد راه حمایت از بیماران از فلج کردن صنعت دارو نمیگذرد بلکه برخی مسیرهای دیگر مانند تقویت سیستم بیمهای کشور، مکانیسمهای تشویقی برای نوآوری و ایجاد صندوقهای حمایتی برای گروههای خاص میتواند راهحل بسیار مناسبتری باشد.
ترکیه؛ داستان گذار از سرکوب قیمتی به رقابت پذیری جهانی
صنعت داروی ترکیه تا اوایل دهه ۲۰۰۰ با چالشهای مشابه ایران امروز دست و پنجه نرم میکرد. قیمتگذاری دستوری و سرکوب قیمتی، حاشیه سود پایین تولیدکنندگان و فرسودگی خطوط تولید، داستان آشنای آن روزهای صنعت داروی ترکیه بود. اما این کشور با اجرای برنامه «تحول صنعت دارو» توانست در کمتر از دو دهه به یکی از قطبهای منطقهای تولید دارو تبدیل شود.
دولت ترکیه به جای سرکوب قیمتها، مسیر متفاوتی را برگزید. قیمتگذاری دارو به سمت مکانیسمهای بازار حرکت کرد و در عوض، نظام بیمهای کشور تقویت شد. تولیدکنندگان اجازه یافتند قیمت محصولات خود را بر اساس هزینههای واقعی تولید تعیین کنند، اما در مقابل موظف شدند بخشی از سود خود را صرف نوسازی خطوط تولید و تحقیق و توسعه کنند.
نتیجه این سیاست خود را در افزایش چشمگیر صادرات دارویی ترکیه نشان داد. حجم صادرات دارویی این کشور از حدود ۵۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۲.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ رسیده است. امروز شرکتهای داروسازی ترکیه نه تنها بازار داخلی را تامین میکنند، بلکه به بازیگران مهمی در بازارهای منطقهای تبدیل شدهاند.
اما چطور این اصلاح قیمتی به افزایش قیمت دارو برای مصرفکننده نهایی منجر نشد؟ پاسخ در تقویت همزمان نظام بیمهای است. دولت ترکیه به جای تخصیص یارانه به تولیدکننده، منابع را به سمت پوشش بیمهای هدایت کرد. بیمههای پایه و تکمیلی تا ۸۰ درصد هزینه داروها را پوشش میدهند و برای دهکهای کمدرآمد، این پوشش تا ۹۵ درصد هم میرسد.
تجربه ترکیه نشان میدهد که راه نجات صنعت دارو، نه در سرکوب قیمتی، بلکه در اصلاح نظام قیمتگذاری و تقویت همزمان شبکه حمایتی است. این کشور توانست با حذف تدریجی قیمتگذاری دستوری، هم به داروسازی خود جان تازهای ببخشد و هم دسترسی مردم به دارو را تضمین کند.
کره جنوبی: آزادسازی هوشمندانه قیمت
کره جنوبی در دهه ۱۹۸۰ تصمیمی استراتژیک گرفت: تبدیل شدن به قطب تولید داروهای نوآورانه در آسیا. این کشور که روزگاری تنها تولیدکننده داروهای ژنریک بود، امروز با غولهای داروسازی جهان رقابت میکند. کلید این موفقیت در سیاست «آزادسازی هوشمند قیمت» نهفته است.
دولت کره به جای کنترل مستقیم قیمتها، سیستم پویای قیمتگذاری را طراحی کرد. در این سیستم، شرکتهای داروسازی میتوانند قیمت محصولات خود را بر اساس میزان نوآوری و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه تعیین کنند. هر چه یک دارو نوآورانهتر باشد، شرکت آزادی عمل بیشتری در قیمتگذاری دارد.
نتیجه این سیاست، افزایش چشمگیر سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه بود. شرکتهای کرهای که تا پیش از این تنها به کپیبرداری از داروهای خارجی میپرداختند، شروع به توسعه فرمولهای جدید کردند. امروز سامسونگ بیولوژیکس و سلتریون در زمره پیشگامان تولید داروهای بیوتکنولوژی در جهان هستند.
اما چگونه این آزادسازی قیمت به بحران دسترسی به دارو منجر نشد؟ پاسخ در طراحی هوشمندانه نظام بیمهای است. دولت کره سیستم پوشش پلکانی را اجرا کرد. در این سیستم، داروهای ضروری و پایه تا ۹۰ درصد تحت پوشش بیمه قرار میگیرند، در حالی که برای داروهای جدید و گرانقیمت، مکانیسم پرداخت مشارکتی طراحی شده است.
نکته قابل توجه در مدل کرهای، تشویق رقابت در عین حمایت از نوآوری است. شرکتها میتوانند با سرمایهگذاری در توسعه داروهای جدید، از مزایای قیمتگذاری آزاد بهرهمند شوند، اما همزمان باید با رقبای داخلی و خارجی رقابت کنند. این رقابت باعث شده قیمتها در سطح منطقی باقی بماند.
امروز صنعت دارو کره جنوبی بیش از ۲۳ میلیارد دلار ارزش دارد و یکی از منابع مهم درآمد صادراتی این کشور است. تجربه کره نشان میدهد که حذف سرکوب قیمتی، اگر با سیاستهای حمایتی هوشمند همراه شود، میتواند موتور محرک نوآوری و توسعه صنعت دارو باشد.
اروپا: توازن هوشمندانه قیمت و دسترسی
کسی نمیتواند منکر موفقیت شرکتهای داروسازی اروپایی مانند نوارتیس، روش و سانوفی در بازار جهانی شود. این موفقیت مرهون سیاستگذاری هوشمندانه اتحادیه اروپا در حوزه دارو است که توانسته منافع صنعت را با مصالح عمومی آشتی دهد.
برخلاف تصور رایج، اتحادیه اروپا هیچگاه به سرکوب قیمتی روی نیاورده است. در عوض، این اتحادیه مدل «قیمتگذاری مبتنی بر ارزش» را پیاده کرده است. در این مدل، قیمت دارو بر اساس میزان اثربخشی درمانی، هزینههای تحقیق و توسعه، و مقایسه با درمانهای جایگزین تعیین میشود.
شرکتهای داروسازی میتوانند محصولات خود را با قیمتی که هزینههای تولید و تحقیق و توسعه را پوشش میدهد، عرضه کنند. اما صندوقهای بیمه با مذاکره جمعی و خرید عمده، تخفیفهای قابل توجهی دریافت میکنند.
برای داروهای گرانقیمت و بیماریهای خاص، اتحادیه اروپا «صندوقهای همبستگی دارویی» را ایجاد کرده است. این صندوقها که با مشارکت دولتها، شرکتهای بیمه و صنایع داروسازی تامین مالی میشوند، هزینه داروهای گرانقیمت را برای بیماران پوشش میدهند.
نتیجه این سیاستگذاری متوازن، شکلگیری یک صنعت دارو پویا و نوآور است. شرکتهای اروپایی در سال ۲۰۲۳ بیش از ۴۰ میلیارد یورو در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کردند و سهم قابل توجهی از داروهای نوآورانه جهان را تولید میکنند.
تجربه اروپا نشان میدهد که میتوان با طراحی مکانیسمهای هوشمند، هم از صنعت دارو حمایت کرد و هم دسترسی عادلانه به دارو را تضمین کرد. کلید موفقیت در پرهیز از سرکوب قیمتی و در عوض، تقویت نظامهای حمایتی و بیمهای است.
کانادا: قدرت چانهزنی به جای سرکوب قیمت
کانادا راه متفاوتی را در مدیریت بازار دارو در پیش گرفته است. این کشور به جای اینکه قیمتها را به صورت دستوری سرکوب کند، از قدرت خرید متمرکز برای مذاکره با شرکتهای داروسازی استفاده میکند. نتیجه این رویکرد، هم برای صنعت دارو رضایتبخش بوده و هم دسترسی مردم به دارو را تضمین کرده است.
آژانس خرید دارویی کانادا به نمایندگی از تمام استانهای این کشور با تولیدکنندگان مذاکره میکند. این تجمیع تقاضا، قدرت چانهزنی قابل توجهی ایجاد میکند. شرکتهای داروسازی در عوض دریافت سفارشهای بزرگ و بلندمدت، تخفیفهای قابل توجهی ارائه میدهند. مهمتر اینکه این تخفیفها نه از طریق فشار، بلکه در یک فرآیند مذاکره تجاری به دست میآید.
این سیستم به صنعت دارو کانادا اجازه داده تا روی پای خود بایستد. شرکتهای دارویی این کشور میتوانند قیمت پایه محصولات خود را بر اساس هزینههای واقعی تعیین کنند. آنها مطمئن هستند که فشار غیرمنطقی برای کاهش قیمت وجود نخواهد داشت و میتوانند برای تحقیق و توسعه و نوسازی خطوط تولید برنامهریزی کنند.
نکته جالب در مدل کانادایی، تضمین خرید برای تولیدکنندگان است. وقتی قراردادی امضا میشود، شرکت داروسازی اطمینان دارد که حجم مشخصی از محصولش در یک دوره زمانی معین خریداری خواهد شد. این اطمینان به شرکتها اجازه میدهد برای توسعه ظرفیت تولید سرمایهگذاری کنند.
برای داروهای جدید و گرانقیمت هم مکانیسم ویژهای طراحی شده است. دولت با شرکتهای نوآور قراردادهای مشارکتی امضا میکند که در آن، ریسک و منفعت توسعه داروهای جدید بین دولت و شرکت تقسیم میشود. این مدل باعث شده کانادا به یکی از قطبهای تولید داروهای بیوتکنولوژی تبدیل شود.
تجربه کانادا درس مهمی دارد: میتوان به جای سرکوب قیمت، از ابزارهای اقتصادی مانند خرید متمرکز و قراردادهای بلندمدت استفاده کرد تا هم صنعت دارو رشد کند و هم داروی ارزان به دست مصرفکننده برسد.
ژاپن: قطب نوآوری دارویی آسیا
ژاپن در دهه ۱۹۸۰ با چالشی مشابه ایران امروز روبرو بود: صنعت دارویی وابسته به واردات و ناتوان از نوآوری. اما این کشور با اجرای برنامه «جهش دارویی» توانست در کمتر از سه دهه به یکی از نوآورترین کشورها در حوزه دارو تبدیل شود. تاکدا، آسترازنکا ژاپن و دایچی سانکیو امروز در میان شرکتهای پیشروی دارویی جهان هستند.
کلید موفقیت ژاپن در سیاست «قیمتگذاری پویا» نهفته است. در این سیستم، قیمت داروهای جدید بر اساس میزان نوآوری و اثربخشی درمانی تعیین میشود. هر چه یک دارو نوآورانهتر باشد، شرکت سازنده آزادی عمل بیشتری در قیمتگذاری دارد. این سیستم باعث شده شرکتهای ژاپنی به جای تمرکز بر تولید داروهای ژنریک ارزانقیمت، به سمت توسعه داروهای نوآورانه حرکت کنند.
نکته مهم در مدل ژاپنی، حمایت دولت از دسترسی زودهنگام به داروهای جدید است. وزارت بهداشت ژاپن برنامه ویژهای برای تسریع فرآیند ثبت داروهای نوآورانه دارد. شرکتهای داروسازی میتوانند حتی پیش از تکمیل تمام مراحل کارآزمایی بالینی، با ارائه دادههای اولیه اثربخشی و ایمنی، مجوز موقت دریافت کنند.
بخش مهم دیگر سیاست ژاپن، نظام پوشش بیمهای کارآمد است. بیمههای پایه تا ۷۰ درصد هزینه داروها را پوشش میدهند و برای داروهای گرانقیمت و بیماریهای خاص، این پوشش به ۹۰ درصد هم میرسد. جالب اینجاست که بخشی از درآمد حاصل از فروش داروهای نوآورانه صرف تقویت نظام بیمهای میشود.
تجربه ژاپن هم نشان میدهد که راه موفقیت صنعت دارو نه در سرکوب قیمت، بلکه در ایجاد انگیزه برای نوآوری است. این کشور توانسته با طراحی یک نظام قیمتگذاری هوشمند، هم صنعت دارو پویایی داشته باشد و هم دسترسی مردم به داروهای جدید را تضمین کند.
آلمان: درسهایی از یک قدرت جهانی
آلمان را میتوان الگوی موفق مدیریت بازار دارو دانست. این کشور که زادگاه غولهای دارویی مانند بایر و مرک است، توانسته مدلی را طراحی کند که هم از نوآوری حمایت میکند و هم دسترسی عمومی به دارو را تضمین میکند. نکته جالب اینکه آلمان این موفقیت را بدون توسل به سرکوب قیمتی به دست آورده است.
در نظام دارویی آلمان، قیمتگذاری در مرحله اول آزاد است. شرکتهای داروسازی میتوانند برای محصولات جدید خود قیمت تعیین کنند. اما این آزادی با یک مکانیسم کنترلی هوشمند همراه است: «ارزیابی منفعت درمانی». هر داروی جدید باید ثابت کند که نسبت به داروهای موجود، منفعت درمانی بیشتری دارد. اگر این منفعت اضافی ثابت نشود، شرکت بیمه از پوشش آن خودداری میکند.
این سیستم باعث شده شرکتهای آلمانی به جای رقابت قیمتی، بر نوآوری تمرکز کنند. آنها میدانند که تنها راه موفقیت در بازار، توسعه داروهایی است که واقعاً اثربخشی بهتری دارند. نتیجه این رویکرد در آمار سرمایهگذاری تحقیق و توسعه نمایان است: صنعت دارو آلمان سالانه بیش از ۷ میلیارد یورو در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکند.
نکته کلیدی در مدل آلمانی، همکاری نزدیک بیمههای دولتی و خصوصی است. بیمههای پایه هزینه داروهای ضروری را پوشش میدهند و بیمههای تکمیلی، پوشش داروهای جدید و گرانقیمت را بر عهده میگیرند. این تقسیم کار باعث شده فشار مالی بر هیچ بخشی از نظام سلامت وارد نشود.
برای بیماران کمدرآمد هم راهحل ویژهای اندیشیده شده است: سقف پرداخت از جیب. هیچ بیمار آلمانی مجبور نیست بیش از ۲ درصد درآمد سالانه خود را صرف دارو کند. مابقی هزینهها را صندوقهای حمایتی میپردازند که از محل مالیات بر ارزش افزوده تامین میشوند.
تجربه آلمان نشان میدهد که میتوان با طراحی یک نظام هوشمند، هم از نوآوری حمایت کرد و هم دسترسی به دارو را تضمین کرد. کلید موفقیت در پرهیز از سرکوب قیمتی و در عوض، ایجاد مکانیسمهای تشویقی برای نوآوری است.
برزیل؛ تجربه یک کشور در حال توسعه در مدیریت بازار دارو
برزیل به عنوان یک کشور در حال توسعه، نمونه جالبی برای ایران است. این کشور در دهه ۱۹۹۰ با چالشهای مشابهی روبرو بود: صنعت دارو ضعیف، وابستگی شدید به واردات و دشواری دسترسی مردم به دارو. اما برزیل با اجرای برنامه «دسترسی همگانی به دارو» توانست هم صنعت دارو خود را متحول کند و هم مشکل دسترسی به دارو را حل کند.
نقطه عطف در سیاست دارویی برزیل، حرکت از سرکوب قیمتی به سمت «حمایت هدفمند» بود. دولت به جای کنترل دستوری قیمتها، سیستم دوگانهای طراحی کرد. در این سیستم، شرکتهای داروسازی میتوانند قیمت محصولات خود را بر اساس هزینههای واقعی تعیین کنند، اما دولت از طریق شبکه داروخانههای دولتی، داروهای اساسی را با قیمت یارانهای عرضه میکند.
برنامه «فارماسیا پاپولار» (داروخانه مردمی) برزیل نمونه موفقی از این سیاست است. این شبکه که اکنون بیش از ۳۰ هزار داروخانه را شامل میشود، داروهای اساسی را با تخفیف ۹۰ درصدی عرضه میکند. نکته مهم اینجاست که این تخفیف نه از جیب تولیدکننده، بلکه از محل یارانه دولتی تامین میشود.
همزمان، برزیل سرمایهگذاری قابل توجهی در تقویت صنعت دارو خود انجام داد. بانک توسعه برزیل خط اعتباری ویژهای برای نوسازی کارخانههای داروسازی ایجاد کرد. شرکتها میتوانستند با نرخهای ترجیحی وام دریافت کنند، مشروط به اینکه بخشی از تولید خود را با قیمت توافقی به شبکه فارماسیا پاپولار عرضه کنند.
نتیجه این سیاستگذاری هوشمند، رشد چشمگیر صنعت دارو برزیل است. این کشور امروز نه تنها ۹۳ درصد نیاز داخلی خود را تامین میکند، بلکه به صادرکننده مهم دارو در آمریکای لاتین تبدیل شده است. شرکتهای برزیلی مانند EMS و Aché در زمره بزرگترین تولیدکنندگان داروی منطقه هستند.
تجربه برزیل نشان میدهد که حتی کشورهای در حال توسعه هم میتوانند بدون توسل به سرکوب قیمتی، راهحلهای خلاقانهای برای معضل دارو پیدا کنند. کلید موفقیت در تفکیک حمایت از مصرفکننده و حمایت از تولیدکننده است.
درسهایی برای ایران
بررسی تجربه کشورهای موفق در مدیریت بازار دارو نشان میدهد که راهحلهای جایگزین سرکوب قیمتی وجود دارد. این کشورها با وجود تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی، در چند اصل کلیدی اشتراک دارند:
اصل اول تفکیک حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده است. تجربه جهانی نشان میدهد که تلاش برای حمایت از مصرفکننده از طریق سرکوب قیمتی، به تضعیف صنعت دارو و در نهایت آسیب به خود مصرفکننده منجر میشود. کشورهای موفق، حمایت از مصرفکننده را از طریق نظام بیمهای و یارانه مستقیم انجام میدهند.
اصل دوم طراحی مکانیسمهای تشویقی برای نوآوری است. از ترکیه تا ژاپن، همه کشورهای موفق سیستمی طراحی کردهاند که در آن شرکتهای داروسازی برای نوآوری پاداش میگیرند. قیمتگذاری پویا که در آن داروهای نوآورانهتر امکان قیمتگذاری آزادتر دارند، نمونهای از این مکانیسمهاست.
اصل سوم استفاده از قدرت خرید متمرکز به جای کنترل قیمت است. تجربه کانادا و اتحادیه اروپا نشان میدهد که میتوان از طریق مذاکره و خرید عمده، قیمتهای مناسبتری به دست آورد، بدون اینکه به سرکوب قیمتی متوسل شد.
اصل چهارم توجه به نقش بیمههای تکمیلی است. در تمام کشورهای مورد بررسی، بیمههای تکمیلی نقش مهمی در پوشش هزینه داروهای گرانقیمت دارند. این موضوع فشار را از روی بیمههای پایه برمیدارد و امکان پوشش بهتر داروهای اساسی را فراهم میکند.
اصل پنجم ایجاد صندوقهای حمایتی برای گروههای خاص است. از آلمان تا برزیل، همه کشورها مکانیسمهای ویژهای برای حمایت از بیماران کمدرآمد و بیماریهای خاص طراحی کردهاند. این صندوقها معمولاً از محل مالیات یا مشارکت شرکتهای دارویی تامین میشوند.
برای ایران، درس مهم این تجارب این است که راهحل معضل دارو نه در سرکوب قیمتی، بلکه در طراحی یک نظام جامع و هوشمند نهفته است. نظامی که در آن هم صنعت دارو امکان رشد و نوآوری داشته باشد و هم دسترسی مردم به دارو تضمین شود. این هدف دستنیافتنی نیست، اما نیازمند اصلاحات ساختاری و تغییر رویکرد از کنترل قیمتی به حمایت هوشمند است.
تجربه کشورهای موفق از ترکیه و آلمان تا برزیل حاکی از آن است که راهحلهای خلاقانهای برای این معادله به ظاهر حلنشدنی وجود دارد. راهحلهایی که نه تنها صنعت داروسازی را تقویت میکنند، بلکه دسترسی بیماران به دارو را هم بهبود میبخشند.
در این گزارش سعی کردهایم تجربه کشورهای مختلف که برخی از آنها توسعه یافته هستند و برخی درحال توسعه برای حل این تعارض را بررسی کنیم. تجربههایی که نشان میدهد راه حمایت از بیماران از فلج کردن صنعت دارو نمیگذرد بلکه برخی مسیرهای دیگر مانند تقویت سیستم بیمهای کشور، مکانیسمهای تشویقی برای نوآوری و ایجاد صندوقهای حمایتی برای گروههای خاص میتواند راهحل بسیار مناسبتری باشد.
ترکیه؛ داستان گذار از سرکوب قیمتی به رقابت پذیری جهانی
صنعت داروی ترکیه تا اوایل دهه ۲۰۰۰ با چالشهای مشابه ایران امروز دست و پنجه نرم میکرد. قیمتگذاری دستوری و سرکوب قیمتی، حاشیه سود پایین تولیدکنندگان و فرسودگی خطوط تولید، داستان آشنای آن روزهای صنعت داروی ترکیه بود. اما این کشور با اجرای برنامه «تحول صنعت دارو» توانست در کمتر از دو دهه به یکی از قطبهای منطقهای تولید دارو تبدیل شود.
دولت ترکیه به جای سرکوب قیمتها، مسیر متفاوتی را برگزید. قیمتگذاری دارو به سمت مکانیسمهای بازار حرکت کرد و در عوض، نظام بیمهای کشور تقویت شد. تولیدکنندگان اجازه یافتند قیمت محصولات خود را بر اساس هزینههای واقعی تولید تعیین کنند، اما در مقابل موظف شدند بخشی از سود خود را صرف نوسازی خطوط تولید و تحقیق و توسعه کنند.
نتیجه این سیاست خود را در افزایش چشمگیر صادرات دارویی ترکیه نشان داد. حجم صادرات دارویی این کشور از حدود ۵۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۲.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ رسیده است. امروز شرکتهای داروسازی ترکیه نه تنها بازار داخلی را تامین میکنند، بلکه به بازیگران مهمی در بازارهای منطقهای تبدیل شدهاند.
اما چطور این اصلاح قیمتی به افزایش قیمت دارو برای مصرفکننده نهایی منجر نشد؟ پاسخ در تقویت همزمان نظام بیمهای است. دولت ترکیه به جای تخصیص یارانه به تولیدکننده، منابع را به سمت پوشش بیمهای هدایت کرد. بیمههای پایه و تکمیلی تا ۸۰ درصد هزینه داروها را پوشش میدهند و برای دهکهای کمدرآمد، این پوشش تا ۹۵ درصد هم میرسد.
تجربه
کره جنوبی: آزادسازی هوشمندانه قیمت
کره جنوبی در دهه ۱۹۸۰ تصمیمی استراتژیک گرفت: تبدیل شدن به قطب تولید داروهای نوآورانه در آسیا. این کشور که روزگاری تنها تولیدکننده داروهای ژنریک بود، امروز با غولهای داروسازی جهان رقابت میکند. کلید این موفقیت در سیاست «آزادسازی هوشمند قیمت» نهفته است.
دولت کره به جای کنترل مستقیم قیمتها، سیستم پویای قیمتگذاری را طراحی کرد. در این سیستم، شرکتهای داروسازی میتوانند قیمت محصولات خود را بر اساس میزان نوآوری و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه تعیین کنند. هر چه یک دارو نوآورانهتر باشد، شرکت آزادی عمل بیشتری در قیمتگذاری دارد.
نتیجه این سیاست، افزایش چشمگیر سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه بود. شرکتهای کرهای که تا پیش از این تنها به کپیبرداری از داروهای خارجی میپرداختند، شروع به توسعه فرمولهای جدید کردند. امروز سامسونگ بیولوژیکس و سلتریون در زمره پیشگامان تولید داروهای بیوتکنولوژی در جهان هستند.
اما چگونه این آزادسازی قیمت به بحران دسترسی به دارو منجر نشد؟ پاسخ در طراحی هوشمندانه نظام بیمهای است. دولت کره سیستم پوشش پلکانی را اجرا کرد. در این سیستم، داروهای ضروری و پایه تا ۹۰ درصد تحت پوشش بیمه قرار میگیرند، در حالی که برای داروهای جدید و گرانقیمت، مکانیسم پرداخت مشارکتی طراحی شده است.
نکته قابل توجه در مدل کرهای، تشویق رقابت در عین حمایت از نوآوری است. شرکتها میتوانند با سرمایهگذاری در توسعه داروهای جدید، از مزایای قیمتگذاری آزاد بهرهمند شوند، اما همزمان باید با رقبای داخلی و خارجی رقابت کنند. این رقابت باعث شده قیمتها در سطح منطقی باقی بماند.
امروز صنعت دارو کره جنوبی بیش از ۲۳ میلیارد دلار ارزش دارد و یکی از منابع مهم درآمد صادراتی این کشور است. تجربه کره نشان میدهد که حذف سرکوب قیمتی، اگر با سیاستهای حمایتی هوشمند همراه شود، میتواند موتور محرک نوآوری و توسعه صنعت دارو باشد.
اروپا: توازن هوشمندانه قیمت و دسترسی
کسی نمیتواند منکر موفقیت شرکتهای داروسازی اروپایی مانند نوارتیس، روش و سانوفی در بازار جهانی شود. این موفقیت مرهون سیاستگذاری هوشمندانه اتحادیه اروپا در حوزه دارو است که توانسته منافع صنعت را با مصالح عمومی آشتی دهد.
برخلاف تصور رایج، اتحادیه اروپا هیچگاه به سرکوب قیمتی روی نیاورده است. در عوض، این اتحادیه مدل «قیمتگذاری مبتنی بر ارزش» را پیاده کرده است. در این مدل، قیمت دارو بر اساس میزان اثربخشی درمانی،
شرکتهای داروسازی میتوانند محصولات خود را با قیمتی که هزینههای تولید و تحقیق و توسعه را پوشش میدهد، عرضه کنند. اما صندوقهای بیمه با مذاکره جمعی و خرید عمده، تخفیفهای قابل توجهی دریافت میکنند.
برای داروهای گرانقیمت و بیماریهای خاص، اتحادیه اروپا «صندوقهای همبستگی دارویی» را ایجاد کرده است. این صندوقها که با مشارکت دولتها، شرکتهای بیمه و صنایع داروسازی تامین مالی میشوند، هزینه داروهای گرانقیمت را برای بیماران پوشش میدهند.
نتیجه این سیاستگذاری متوازن، شکلگیری یک صنعت دارو پویا و نوآور است. شرکتهای اروپایی در سال ۲۰۲۳ بیش از ۴۰ میلیارد یورو در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کردند و سهم قابل توجهی از داروهای نوآورانه جهان را تولید میکنند.
تجربه اروپا نشان میدهد که میتوان با طراحی مکانیسمهای هوشمند، هم از صنعت دارو حمایت کرد و هم دسترسی عادلانه به دارو را تضمین کرد. کلید موفقیت در پرهیز از سرکوب قیمتی و در عوض، تقویت نظامهای حمایتی و بیمهای است.
کانادا: قدرت چانهزنی به جای سرکوب قیمت
کانادا راه متفاوتی را در مدیریت بازار دارو در پیش گرفته است. این کشور به جای اینکه قیمتها را به صورت دستوری سرکوب کند، از قدرت خرید متمرکز برای مذاکره با شرکتهای داروسازی استفاده میکند. نتیجه این رویکرد، هم برای صنعت دارو رضایتبخش بوده و هم دسترسی مردم به دارو را تضمین کرده است.
آژانس خرید دارویی کانادا به نمایندگی از تمام استانهای این کشور با تولیدکنندگان مذاکره میکند. این تجمیع تقاضا، قدرت چانهزنی قابل توجهی ایجاد میکند. شرکتهای داروسازی در عوض دریافت سفارشهای بزرگ و بلندمدت، تخفیفهای قابل توجهی ارائه میدهند. مهمتر اینکه این تخفیفها نه از طریق فشار، بلکه در یک فرآیند مذاکره تجاری به دست میآید.
این سیستم به صنعت دارو کانادا اجازه داده تا روی پای خود بایستد. شرکتهای دارویی این کشور میتوانند قیمت پایه محصولات خود را بر اساس هزینههای واقعی تعیین کنند. آنها مطمئن هستند که فشار غیرمنطقی برای کاهش قیمت وجود نخواهد داشت و میتوانند برای تحقیق و توسعه و نوسازی خطوط تولید برنامهریزی کنند.
نکته جالب در مدل کانادایی، تضمین خرید برای تولیدکنندگان است. وقتی قراردادی امضا میشود، شرکت داروسازی اطمینان دارد که حجم مشخصی از محصولش در یک دوره زمانی معین خریداری خواهد شد. این اطمینان به شرکتها اجازه میدهد برای توسعه ظرفیت تولید سرمایهگذاری کنند.
برای داروهای جدید و گرانقیمت هم مکانیسم ویژهای طراحی شده است. دولت با شرکتهای نوآور قراردادهای مشارکتی امضا میکند که در آن، ریسک و منفعت توسعه
تجربه کانادا درس مهمی دارد: میتوان به جای سرکوب قیمت، از ابزارهای اقتصادی مانند خرید متمرکز و قراردادهای بلندمدت استفاده کرد تا هم صنعت دارو رشد کند و هم داروی ارزان به دست مصرفکننده برسد.
ژاپن: قطب نوآوری دارویی آسیا
ژاپن در دهه ۱۹۸۰ با چالشی مشابه ایران امروز روبرو بود: صنعت دارویی وابسته به واردات و ناتوان از نوآوری. اما این کشور با اجرای برنامه «جهش دارویی» توانست در کمتر از سه دهه به یکی از نوآورترین کشورها در حوزه دارو تبدیل شود. تاکدا، آسترازنکا ژاپن و دایچی سانکیو امروز در میان شرکتهای پیشروی دارویی جهان هستند.
کلید موفقیت ژاپن در سیاست «قیمتگذاری پویا» نهفته است. در این سیستم، قیمت داروهای جدید بر اساس میزان نوآوری و اثربخشی درمانی تعیین میشود. هر چه یک دارو نوآورانهتر باشد، شرکت سازنده آزادی عمل بیشتری در قیمتگذاری دارد. این سیستم باعث شده شرکتهای ژاپنی به جای تمرکز بر تولید داروهای ژنریک ارزانقیمت، به سمت توسعه داروهای نوآورانه حرکت کنند.
نکته مهم در مدل ژاپنی، حمایت دولت از دسترسی زودهنگام به داروهای جدید است. وزارت بهداشت ژاپن برنامه ویژهای برای تسریع فرآیند ثبت داروهای نوآورانه دارد. شرکتهای داروسازی میتوانند حتی پیش از تکمیل تمام مراحل کارآزمایی بالینی، با ارائه دادههای اولیه اثربخشی و ایمنی، مجوز موقت دریافت کنند.
بخش مهم دیگر سیاست ژاپن، نظام پوشش بیمهای کارآمد است. بیمههای پایه تا ۷۰ درصد هزینه داروها را پوشش میدهند و برای داروهای گرانقیمت و بیماریهای خاص، این پوشش به ۹۰ درصد هم میرسد. جالب اینجاست که بخشی از درآمد حاصل از فروش داروهای نوآورانه صرف تقویت نظام بیمهای میشود.
تجربه ژاپن هم نشان میدهد که راه موفقیت صنعت دارو نه در سرکوب قیمت، بلکه در ایجاد انگیزه برای نوآوری است. این کشور توانسته با طراحی یک نظام قیمتگذاری هوشمند، هم صنعت دارو پویایی داشته باشد و هم دسترسی مردم به داروهای جدید را تضمین کند.
آلمان: درسهایی از یک قدرت جهانی
آلمان را میتوان الگوی موفق مدیریت بازار دارو دانست. این کشور که زادگاه غولهای دارویی مانند بایر و مرک است، توانسته مدلی را طراحی کند که هم از نوآوری حمایت میکند و هم دسترسی عمومی به دارو را تضمین میکند. نکته جالب اینکه آلمان این موفقیت را بدون توسل به سرکوب قیمتی به دست آورده است.
در نظام دارویی آلمان، قیمتگذاری در مرحله اول آزاد است. شرکتهای داروسازی میتوانند برای محصولات جدید خود قیمت تعیین کنند. اما این آزادی با یک مکانیسم کنترلی هوشمند همراه است: «ارزیابی منفعت درمانی». هر داروی جدید باید ثابت کند که نسبت
این سیستم باعث شده شرکتهای آلمانی به جای رقابت قیمتی، بر نوآوری تمرکز کنند. آنها میدانند که تنها راه موفقیت در بازار، توسعه داروهایی است که واقعاً اثربخشی بهتری دارند. نتیجه این رویکرد در آمار سرمایهگذاری تحقیق و توسعه نمایان است: صنعت دارو آلمان سالانه بیش از ۷ میلیارد یورو در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکند.
نکته کلیدی در مدل آلمانی، همکاری نزدیک بیمههای دولتی و خصوصی است. بیمههای پایه هزینه داروهای ضروری را پوشش میدهند و بیمههای تکمیلی، پوشش داروهای جدید و گرانقیمت را بر عهده میگیرند. این تقسیم کار باعث شده فشار مالی بر هیچ بخشی از نظام سلامت وارد نشود.
برای بیماران کمدرآمد هم راهحل ویژهای اندیشیده شده است: سقف پرداخت از جیب. هیچ بیمار آلمانی مجبور نیست بیش از ۲ درصد درآمد سالانه خود را صرف دارو کند. مابقی هزینهها را صندوقهای حمایتی میپردازند که از محل مالیات بر ارزش افزوده تامین میشوند.
تجربه آلمان نشان میدهد که میتوان با طراحی یک نظام هوشمند، هم از نوآوری حمایت کرد و هم دسترسی به دارو را تضمین کرد. کلید موفقیت در پرهیز از سرکوب قیمتی و در عوض، ایجاد مکانیسمهای تشویقی برای نوآوری است.
برزیل؛ تجربه یک کشور در حال توسعه در مدیریت بازار دارو
برزیل به عنوان یک کشور در حال توسعه، نمونه جالبی برای ایران است. این کشور در دهه ۱۹۹۰ با چالشهای مشابهی روبرو بود: صنعت دارو ضعیف، وابستگی شدید به واردات و دشواری دسترسی مردم به دارو. اما برزیل با اجرای برنامه «دسترسی همگانی به دارو» توانست هم صنعت دارو خود را متحول کند و هم مشکل دسترسی به دارو را حل کند.
نقطه عطف در سیاست دارویی برزیل، حرکت از سرکوب قیمتی به سمت «حمایت هدفمند» بود. دولت به جای کنترل دستوری قیمتها، سیستم دوگانهای طراحی کرد. در این سیستم، شرکتهای داروسازی میتوانند قیمت محصولات خود را بر اساس هزینههای واقعی تعیین کنند، اما دولت از طریق شبکه داروخانههای دولتی، داروهای اساسی را با قیمت یارانهای عرضه میکند.
برنامه «فارماسیا پاپولار» (داروخانه مردمی) برزیل نمونه موفقی از این سیاست است. این شبکه که اکنون بیش از ۳۰ هزار داروخانه را شامل میشود، داروهای اساسی را با تخفیف ۹۰ درصدی عرضه میکند. نکته مهم اینجاست که این تخفیف نه از جیب تولیدکننده، بلکه از محل یارانه دولتی تامین میشود.
همزمان، برزیل سرمایهگذاری قابل توجهی در تقویت صنعت دارو خود انجام داد. بانک توسعه برزیل خط اعتباری ویژهای برای نوسازی کارخانههای داروسازی ایجاد کرد. شرکتها میتوانستند با نرخهای ترجیحی وام دریافت کنند، مشروط به اینکه بخشی از تولید
نتیجه این سیاستگذاری هوشمند، رشد چشمگیر صنعت دارو برزیل است. این کشور امروز نه تنها ۹۳ درصد نیاز داخلی خود را تامین میکند، بلکه به صادرکننده مهم دارو در آمریکای لاتین تبدیل شده است. شرکتهای برزیلی مانند EMS و Aché در زمره بزرگترین تولیدکنندگان داروی منطقه هستند.
تجربه برزیل نشان میدهد که حتی کشورهای در حال توسعه هم میتوانند بدون توسل به سرکوب قیمتی، راهحلهای خلاقانهای برای معضل دارو پیدا کنند. کلید موفقیت در تفکیک حمایت از مصرفکننده و حمایت از تولیدکننده است.
درسهایی برای ایران
بررسی تجربه کشورهای موفق در مدیریت بازار دارو نشان میدهد که راهحلهای جایگزین سرکوب قیمتی وجود دارد. این کشورها با وجود تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی، در چند اصل کلیدی اشتراک دارند:
اصل اول تفکیک حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده است. تجربه جهانی نشان میدهد که تلاش برای حمایت از مصرفکننده از طریق سرکوب قیمتی، به تضعیف صنعت دارو و در نهایت آسیب به خود مصرفکننده منجر میشود. کشورهای موفق، حمایت از مصرفکننده را از طریق نظام بیمهای و یارانه مستقیم انجام میدهند.
اصل دوم طراحی مکانیسمهای تشویقی برای نوآوری است. از ترکیه تا ژاپن، همه کشورهای موفق سیستمی طراحی کردهاند که در آن شرکتهای داروسازی برای نوآوری پاداش میگیرند. قیمتگذاری پویا که در آن داروهای نوآورانهتر امکان قیمتگذاری آزادتر دارند، نمونهای از این مکانیسمهاست.
اصل سوم استفاده از قدرت خرید متمرکز به جای کنترل قیمت است. تجربه کانادا و اتحادیه اروپا نشان میدهد که میتوان از طریق مذاکره و خرید عمده، قیمتهای مناسبتری به دست آورد، بدون اینکه به سرکوب قیمتی متوسل شد.
اصل چهارم توجه به نقش بیمههای تکمیلی است. در تمام کشورهای مورد بررسی، بیمههای تکمیلی نقش مهمی در پوشش هزینه داروهای گرانقیمت دارند. این موضوع فشار را از روی بیمههای پایه برمیدارد و امکان پوشش بهتر داروهای اساسی را فراهم میکند.
اصل پنجم ایجاد صندوقهای حمایتی برای گروههای خاص است. از آلمان تا برزیل، همه کشورها مکانیسمهای ویژهای برای حمایت از بیماران کمدرآمد و بیماریهای خاص طراحی کردهاند. این صندوقها معمولاً از محل مالیات یا مشارکت شرکتهای دارویی تامین میشوند.
برای ایران، درس مهم این تجارب این است که راهحل معضل دارو نه در سرکوب قیمتی، بلکه در طراحی یک نظام جامع و هوشمند نهفته است. نظامی که در آن هم صنعت دارو امکان رشد و نوآوری داشته باشد و هم دسترسی مردم به دارو تضمین شود. این هدف دستنیافتنی نیست، اما نیازمند اصلاحات ساختاری و تغییر رویکرد از کنترل قیمتی به حمایت هوشمند است.