سالم خبر: نزدیک شدن به طرح تحول سلامت و بررسی نتایج آن برای پژوهشگران سخت است و آنها را مجبور می کند برای مستند سازی مطالعات خود از روش های زیرزمینی اقدام به دریافت آمار و اطلاعات در این حوزه کنند.
به گزارش سالم خبر مزدک دانشور انسان شناس پزشکی و پژوهشگر در نشست «نگاهی به طرح تحول سلامت، از اجرا تا به امروز» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد با بیان این مطلب گفت: چندی پیش یکی از همکاران برای بررسی آثار سیاست های باروری و افزایش مرگ و میر مادران، از وزارت بهداشت درخواست آمار تفکیکی در استان ها را کرد که در پاسخ به او اعلام کردند که این آمار محرمانه است. این یعنی ما نمی توانیم به یکی از مهم ترین شاخص ها در نظام سلامت، دسترسی داشته باشیم.
او در ادامه با تاکید بر اینکه وزارت بهداشت یکی از قلعه های نفوذناپذیر برای تحقیق و پژوهش است، گفت: ما برای پژوهش درباره طرح تحول سلامت و عبور از انگاره های فرضی و ایدئولوژیک و ژورنالیستی انواع روش ها را امتحان کردیم و تقریبا نتوانستیم هیچ آمار دقیقی از وزارت بهداشت دریافت کنیم و تنها کسی که در این زمینه با ما همکاری کرد، آقای دکتر حریرچی در راس وزارتخانه بود؛ ولی مدیران میانی تا آنجا که می شد در مقابل آن، سنگ اندازی کردند. بنابراین می توان گفت این مشی، در میان مدیران میانی ساختار بوروکراتیک کشور نهادینه شده است.
مزدک دانشور در ادامه گفت: سلامت در جامعه به دست می آید، نه در بیمارستان و مطب پزشکان؛ چرا که سلامت امری اجتماعی است و اگر قرار است از طرح تحول سلامت صحبت می کنیم، باید به مسائل جامعه نگاه دقیق تری داشته باشیم.
او با انتقاد از سیاست ها و اقدامات وزارت بهداشت در زمینه مواجهه با محیط زیست، میزان استفاده از کودها و سموم شیمایی در محصولات کشاورزی، سلامت محصولات غذایی و کاهش استرس در جامعه اضافه کرد: آمارها نشان می دهد نیمی از کسانی که امسال در بهشت زهرا دفن شده اند زیر 64 سال سن داشته اند.
وی سپس با متهم کردن طرح تحول سلامت در جهت حرکت ذیل اقتصاد سیاسی نئولیبرالی، افزود: سیاست هایی که در دولت به گران شدن محصولات و مواد غذایی ضروری مثل شیر و گوشت و غیره انجامیده اند از یک سو باعث شده اند تا مصرف این مواد در میان طبقات فرودست جامعه کاهش پیدا کند و از سوی دیگر فضای جامعه را از محصولات سرشار از سم و کود شیمیایی و هوای آلوده و آب ناسالم و پر از نیترات و فست فودها و جانگ فودها، اشباع کرده اند و همه اینها نتیجه ای جر افزایش بیماری در جامعه نداشته است و حالا وزارت بهداشت تلاش می کند به جای مقابله با چنین وضعی فرانشیز درمان را کاهش دهد.
این انسان شناس پزشکی در ادامه صحبت های خود، ضمن زیر سوال بردن روند قانونگذاری در کشور و میزان بهره جویی از مشارکت های مردمی در طرح های اجتماعی، گفت: در کشور ما قبل از اینکه طرح هایی با هزینه های هنگفت مثل مسکن مهر، هدفمندی یارانه ها و طرح تحول سلامت و غیره وارد مرحله قانونگذاری وسپس و اجرایی شوند، به هیچ وجه مورد بحث عمومی گذاشته نمی شوند و نتایج نشان می دهند وقتی جامعه ای در تدوین و اجرای طرح های اجتماعی مشارکت نداشته باشد، آن طرح ها محکوم به شکست می شوند، چون جامعه و دولت از هم دور هستند و جامعه همدلی و همراهی با طرح و اجراکنندگان آن ندارد و تصور می کند که یک منبع پولی وجود دارد و مجریان هم سهم خود را از این منبع برمی دارند.
او در ادامه اضافه کرد: گروه های ذی نفوذ و ذی نفع در روند بودجه ریزی معمولا صدای بلندتری در وزارتخانه ها دارند و باعث می شوند بودجه به سمت و سوی خاصی سوق پیداکند و بر همین اساس هم نقش غالب و پررنگ پزشکان در ساختار وزارت بهداشت، منجر به حرکت قسمت اعظم بودجه به سمت پزشکان شده است.
او در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به اختلاف سطح قدرت و دستمزد در بین کارکنان و طبقه های مختلف بیمارستان ها هم گفت: این فاصله قدرت و ثروت در چنین محیطی بسیار خطرناک است و هر جامعه ای که راس آن، قدرت و ثروت را به طور کامل در اختیار داشته باشد، جامعه خطرناکی خواهد شد؛ چراکه در چنین جامعه ای بیمار باید صمُ بکم در مقابل پزشک اعظم بنشیند و به ماشینی که به تعمیر نیاز دارد تبدیل شود، بدون آنکه احساس بهبودی داشته باشد. در حالیکه احساس بهبودی گاهی از خود بهبودی مهمتر است.
وی در ادامه افزود: در نبود برنامه مشخصی در طرح تحول برای مواجهه با افزایش تعداد مراجعه کنندگان به بیمارستان ها و همچنین در غیاب نظام ارجاع و زیربناهای الکترونیک آن و طرح پزشک خانواده که پیش از طرح تحول و نزدیک به سه دهه است در کشوی میزها معطل مانده، برداشتن سد قیمتی تنها باعث تعمیرگاهی شدن بیمارستان ها و تنها ماندن بیماران در بیمارستان ها شده است.
او با اشاره به نظارت ناپذیری بیمارستان ها و نقش لایه های پنهان مانند عوارض داروها و جراحی و ... در نظارت ناپذیر شدن بیمارستان ها گفت: ما در بیمارستان ها با یک جامعه نظارت ناپذیر سروکار داریم که در آن انباشت ثروت و قدرت بدون شفافیت سازمانی اتفاق می افتد. وقتی که من به عنوان دندانپزشکی که انسان شناس هم هستم، با نامه یک پژوهشکده رسمی برای انجام تحقیقات خود به بیمارستان مراجعه می کنم، همکاران ما هر کاری می کنند که من وارد بیمارستان نشوم و جلوی این تحقیقات را بگیرند. این نظارت ناپذیری و عدم شفافیت، فساد می آورد. حال آنکه شفافیت و پاسخگویی دو رکن دیگر از طرح های اجتماعی هستند که تا سرحد ممکن باید رعایت شوند تا جامعه ای عادلانه تر داشته باشیم.
او در پایان افزود: هنوز معلوم نیست که در بیمارستان ها بر اثر این وضعیت چه فسادی تولید شده است، ولی سرشاخه های فساد را می شود در کارهای عمرانی، خریدهای دارویی و توزیع سهم پزشکان دنبال کرد.