سالمخبر: رسول دیناروند، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پنل سیر توسعه تولیدات بیوتکنولوژی در چهارمین همایش ملی ایران بایو با انتقاد از رویکرد اخیر فرهنگستان علوم پزشکی در حوزه دارو، اظهار داشت: در برخی کشورها، فرهنگستانها متأسفانه به جای آنکه محلی برای حضور دانشمندان باشند، تبدیل به جایگاهی تشریفاتی برای افراد خاص شدهاند.
سالمخبر: رسول دیناروند، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پنل سیر توسعه تولیدات بیوتکنولوژی در چهارمین همایش ملی ایران بایو با انتقاد از رویکرد اخیر فرهنگستان علوم پزشکی در حوزه دارو، اظهار داشت: در برخی کشورها، فرهنگستانها متأسفانه به جای آنکه محلی برای حضور دانشمندان باشند، تبدیل به جایگاهی تشریفاتی برای افراد خاص شدهاند. در کشور ما نیز فرهنگستان علوم پزشکی تقریباً از حضور دانشمندان تهی شده است. این در حالی است که عمدهٔ افرادی که در آن حضور دارند، شاید چهرههای شناختهشدهای باشند (مانند وزیر یا وکیل سابق)، اما فعالیتهایشان لزوماً علمی نیست و این رویه منطقی بهنظر نمیرسد.
وی افزود: فرهنگستانها یا آکادمیها که تقریباً در همهٔ کشورهای دنیا وجود دارند، در اصل انجمنهایی متشکل از دانشمندان و متخصصان در رشتههای مختلف هستند. در بسیاری از کشورها، دانشمندان و پژوهشگران برای ادامهٔ فعالیتهای علمی و پژوهشی خود، به عضویت این آکادمیها درمیآیند و از طریق آنها همکاری و تبادل نظر میکنند.
معاون اسبق وزارت بهداشت و رئیس اسبق سازمان غذا و دارو همچنین تاکید کرد: بهطور کلی ممکن است هر آکادمی بر حوزههای تخصصی متنوعی مانند علوم پایه، مهندسی، پزشکی، هنر و غیره متمرکز باشد. هر کشوری آکادمیهای گوناگونی دارد که در مناطق مختلف فعال هستند؛ اما متأسفانه در برخی کشورها، این آکادمیها به جای آنکه بستری برای حضور گستردهٔ دانشمندان باشند، بیشتر تبدیل به محل کسب مقام برای عدهای خاص شدهاند.
وی با بیان اینکه مشکل کنونی فرهنگستانها و نهادهای علمی ما نیز دقیقاً همین است: بهجای آنکه محل تجمع و هماندیشی دانشمندان و متخصصان باشند، به تدریج از نقش اصلی خود فاصله گرفتهاند و دیگر آن کارکرد بنیادین را بهخوبی ایفا نمیکنند، تصریح کرد: چنین افرادی میتوانند در مجامع یا کمیتههای دیگری ــ که برای اظهارنظرهای عمومی یا کارشناسانه تشکیل شده است ــ نظرات خود را مطرح کنند؛ اما در فرهنگستان علوم پزشکی، ضروری است که دانشمندان و متخصصان آن حوزه تصمیمگیری کنند و نظر بدهند.
دیناروند، گفت: مشکل جدی فرهنگستان علوم پزشکی آن است که به جای آنکه محلی برای تجمع و تبادل نظر دانشمندان این حوزه باشد، کارکرد اصلی خود را از دست داده است و ظاهراً اعتقادی نیز به ضرورت حضور متخصصان وجود ندارد. برخی از بیانیههایی که از این نهاد صادر میشود، نشان میدهد که بر شواهد علمی استوار نیستند. بهعنوان مثال، بیانیهای که در مورد داروهای بیمارستانی منتشر شد، دیدگاه دکتر مرندی، با وجود احترام به زحماتشان، از نظر علمی قابل دفاع نبود. ایشان معتقد بودند نظام سلامت ایران به دلیل سیاستهای عدم اجرای نظام ژنریک منحرف شده و دچار مشکل است، در حالی که در آمریکا، ایران و بسیاری از کشورهای دیگر، سیاستهای دارویی مبتنی بر ژنریک رایج است. رها کردن این سیاست میتواند باعث ورشکستگی نظام سلامت و حتی زیانهای کلان برای کشور شود.
وی تاکید کرد: ادعای رئیس فرهنگستان علوم پزشکی در مورد نظام ژنریک در کشور کاملاً نادرست است، این مساله وقتی از جانب رئیس یا در مصوبات یک نهاد رسمی (مثلاً فرهنگستان) مطرح میشود، دیگر به سادگی نمیتوان آن را نادیده گرفت؛ زیرا مراجع تصمیمگیر در نظام معمولاً به گفتههای این نهادها استناد میکنند و آن را معتبر میشمارند.
دیناروند افزود: خوشبختانه تمام دستاندرکاران نظام دارویی، سندیکاها و انجمنهای مرتبط به این ادعا پاسخ علمی و درستی هم دادند. اولاً باید تأکید کرد که نظام دارویی کشور ما بر پایهٔ ژنریک بنا شده است. من که خود زمانی در این حوزه مسئولیت داشتم، شهادت میدهم هیچگاه مسئولان دارویی کشور از سیاست ژنریک دست نکشیدهاند. بنابراین نظام دارویی ما ژنریک باقی مانده است.
وی گفت: تعداد داروهای برند که در داخل کشور تولید میشود، کمتر از انگشتان یک دست است و میتوان گفت در عمل تولید برند چندانی نداریم. در راستای حمایت از ارتقای کیفیت و پیشرفت صنعت داروسازی، اعلام کردیم شرکتهایی که موفق شوند از سازمان غذا و دارو (یا مرجع مربوطه) گواهیهای لازم مانند استانداردهای GMP را دریافت کنند، میتوانند محصولات خود را با نام «برند ژنریک» ارائه دهند. این اقدام صرفاً با هدف بالا بردن کیفیت تولید داخلی صورت گرفته است، نه حذف نظام ژنریک.
دیناروند تصریح کرد: ما برای شرکتهایی که موفق شده بودند استانداردهای لازم را دریافت کنند، سقف قیمت بالاتری (حدوداً ۲۰ درصد بالاتر از داروی ژنریک معمولی) در نظر گرفتیم؛ اما در یکی دو سال اخیر این ۲۰ درصد رعایت نشد و گاه به ۱۰ درصد یا حتی صفر کاهش یافت. در عمل هم قیمت برند ژنریکها خیلی بالاتر از داروی ژنریک ارائه نمیشود.
وی با تاکید بر اینکه حدود ۴۰ درصد از صنایع دارویی ما گواهی استاندارد خط تولید GMP دارند و پروانهٔ ژنریک دریافت کردهاند؛ بنابراین میتوانند محصولات ژنریک خود را با نام اختصاصی عرضه کنند و اندکی قیمت بالاتری بگیرند، افزود: برآورد میشود کل هزینهٔ مازاد ناشی از این تفاوت قیمت، در خوشبینانهترین حالت حداکثر بین ۱۰ تا ۱۵ هزار میلیارد تومان باشد که نسبت به کل بازار دارویی ایران ــ به ارزش تقریبی ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بر پایهٔ قیمت مصرفکننده در سال ۱۴۰۳ ــ رقم بزرگی نیست.
دیناروند ادامه داد: اگرچه برخی معتقدند همهٔ داروها باید فقط با نام ژنریک (INN) عرضه شوند، اما در هیچ جای دنیا این الزام بهشکل مطلق وجود ندارد. اینکه نظام ژنریک الزاماً بهمعنای استفادهٔ اجباری از نام INN باشد، رویکردی مندرآوردی است. سازمان بهداشت جهانی و سایر کشورها پذیرفتهاند داروهای ژنریک میتوانند نام اختصاصی داشته باشند. در ایران نیز ممکن است یک خط تولید دارویی با نام اختصاصی فعالیت کند، اما همچنان محصول آن ژنریک محسوب شود.
وی گفت: ضمن آنکه ۱۵ هزار میلیارد تومان اضافهای که بابت برند ژنریک پرداخت میشود، بار هزینهای برای بیمهها ایجاد نمیکند، زیرا بیمهها هزینهٔ دارو را بر مبنای قیمت پایهٔ ژنریک محاسبه و پرداخت میکنند؛ در نتیجه، این مابهالتفاوت در واقع از جیب مردم تأمین میشود. اگر قرار باشد از این هزینه کاسته شود، در عمل هیچ منفعتی به نظام بیمه و نظام سلامت افزوده نخواهد شد و صرفهجویی خاصی هم صورت نمیگیرد. بنابراین ادعا که ممکن است برندژنریکها سبب ورشکستگی نظام سلامت شوند، درست نیست.
رئیس اسبق سازمان غذا و دارو ادامه داد: از سوی دیگر، رقم ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بازار دارویی ــ در مقایسه با هزینههای خانوار ــ تنها حدود ۱ درصد است. هزینههایی مانند آرایشگاه زنان و مردان در کشور، از این رقم بسیار بیشتر است. حال اگر قرار باشد ۵ درصد از این مبلغ هم کم کنیم، تغییری جدی در اقتصاد کلان خانوار ایجاد نمیشود؛ پس نمیتوان مدعی شد که نظام سلامت با کاهش چنین رقمی از ورشکستگی نجات خواهد یافت.
وی گفت: متأسفانه گاهی از نهادهایی که انتظار میرود اظهارات علمی و مستند داشته باشند، چنین حرفهای غیردقیق و غیرعلمی شنیده میشود. باید توجه داشت در صورتی که از کیفیت دارو حمایت نکنیم و صنعت داروسازی را به ارائهٔ دارو فقط با نام ژنریک و بدون انعطاف مجبور کنیم، در نهایت همان اتفاقی میافتد که گریبان برخی صنایع دیگر مانند صنایع خودرو در کشور را گرفته است. حمایت از کیفیت یکی از اصول مهم برای حفظ و رشد صنعت داروسازی محسوب میشود.
دیناروند افزود: وقتی یک شرکت داروسازی زیانده باشد و سود کافی نداشته باشد، توان مالی لازم را برای توسعه و ارتقای خط تولید یا تأمین استانداردهای GMP نخواهد داشت. به همین دلیل است که میبینیم بعضی از کارخانههای داروسازی طی ۳۰ سال گذشته تغییرات ناچیزی داشتهاند. چرا؟ چون ما در قیمتگذاری دارو، تنها قیمت تمامشدهٔ مواد اولیه را در نظر گرفته و ۲۰ درصد به آن اضافه میکنیم، بدون اینکه هزینههای دیگر را لحاظ کنیم.
وی گفت: در حال حاضر هزینههای مالی در بهترین حالت حدود ۴۰ درصد است. حال اگر یک کارخانهٔ داروسازی کل فروش سالانهاش یک میلیارد تومان باشد، عملاً نمیتواند بدهیهای کمتر از ۶۰ درصد این رقم داشته باشد؛ چراکه ممکن است ۶۰۰ میلیارد تومان تسهیلات بانکی گرفته باشد و باید بهرهٔ سنگینی را بپردازد.
دیناروند، اظهار داشت: یکی از اقدامات مثبت دکتر عبدالهی و دکتر پیرصالحی، شناسایی داروهای زیانده بود؛ داروهایی که بهدلیل عدم اصلاح قیمت، در خطر قرار گرفتن در فهرست کمبودهای ماهانه بودند (فهرستی که ممکن بود تا ۵۰۰ قلم افزایش یابد). بهعنوان نمونه، دارویی با تولید داخل به قیمت ۶۰۰۰ تومان وجود داشت که کل نیاز سالانهٔ کشور از آن فقط یک بچ (Batch) بود. طبیعتاً برای کارخانه تولید آن صرف نمیکرد و تولید متوقف میشد. در این وضعیت مجبور میشدیم واردات این دارو را مجاز کنیم که در نهایت با قیمت ۱۹۰ هزار تومان به دست مصرفکننده میرسید.
وی ادامه داد: در برخی موارد، وقتی قیمت دارویی که قبلاً ۶هزار تومان بوده به ۲۰هزار تومان میرسد، منتقدان میگویند ۴۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است، غافل از اینکه اگر این اصلاح قیمت انجام نمیشد، آن دارو یا کمیاب میشد یا مجبور به واردات آن با قیمت ۱۹۰هزار تومان بودیم و فشار هزینهای خیلی بیشتری به مردم وارد میشد.
دیناروند گفت: همین مسئله در مورد داروهای بیوتکنولوژی نیز صدق میکند. اگر صرفاً بخواهیم این داروها را با مدل «قیمت تمامشدهٔ مواد اولیه به اضافهٔ درصدی اندک (Cost Plus) قیمتگذاری کنیم، بسیاری از شرکتها دیگر توجیه اقتصادی برای ادامهٔ تولید نخواهند داشت و عملاً صنعت بیوتکنولوژی کشور متوقف میشود. در حالی که توسعهٔ این صنعت، افزون بر ارتقای سلامت، میتواند در ایجاد اشتغال و صادرات نیز نقش مؤثری داشته باشد.
وی با مقایسه وضعیت صادرات داروی کشور با اردن، گفت: کشور اردن با جمعیتی حدود یکچهاردهم ایران، سال گذشته ۸۵۰ میلیون دلار صادرات دارو و در کنار آن ۶۰۰ میلیون دلار واردات داشت. اگر ما بخواهیم در مقیاس جمعیت خودمان با اردن مقایسه شویم، باید بتوانیم رقم صادرات داروی خود را دستکم به ۱۰ میلیارد دلار برسانیم. در آن صورت است که میتوانیم مانند اردن، در اروپا یا آمریکا سایتهای تولیدی و نمایندگی فعال داشته باشیم. اما متأسفانه در وضعیت فعلی، بسیاری از شرکتهای دارویی ما امکان حضور مؤثر در بازارهای جهانی را ندارند.
دیناروند با تشریح شرایط فعلی صنایع داروسازی کشور، تصریح کرد: شرکتهای داروسازی ما بهسختی میتوانند وارد بازارهای بینالمللی شوند و اگر هم در موارد اندکی وارد شوند، معمولاً توان رقابت با کشورهای منطقه را ندارند. درست است که سطح صادرات داروی ما باید حداقل به ۱۵۰ میلیون دلار برسد (اگر بخواهیم با اردن مقایسه کنیم)، اما مشاهده میکنیم اردن تراز تجاری مثبت دارد؛ با این وجود ممکن است بگویند «این ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار واردات دارو چه فایدهای برای اردن دارد؟ آن را هم حذف کنیم! ما که صادرکننده هستیم!» در حالی که در فضای کسبوکار، صرفاً تراز تجاری مثبت اهمیت ندارد؛ بلکه ارتقای ارزش افزوده و رشد فناوری مهم است.
وی گفت: ما میتوانیم امروز واردات را سختتر بگیریم تا هزینهها کاهش یابد؛ کاری که برخی توصیه میکنند. اما پرسش اینجاست که چنین سیاستی چه دستاوردی برای کشور خواهد داشت؟ هنر آن است که به نقطهای برسیم که، همانطور که سالهاست واردات داروی ساختهشدهٔ ما زیر یک میلیارد دلار است، روزی میزان صادرات ما از این حد نیز بگذرد و هرچه بیشتر هم رشد کند. اما با سیاستهایی که امثال برخی اعضای فرهنگستان پیشنهاد میدهند، هرگز نمیتوان صنعتی داشت که صادرکننده باشد، بازارهای منطقه را تسخیر کند و فراتر از مرزهای ایران گام بگذارد. اینکه صنعت داروسازی ما صرفاً داروهای با کیفیت حداقلی تولید کند، شبیه نگاه اشتباهی است که در صنعت خودروسازی هم شاهد بودیم: «صرف اینکه تولید کنیم، کافی است و کیفیت اهمیتی ندارد.
دیناروند اظهار تاسف کرد: متأسفانه برخی دوستان حاضر در فرهنگستان حتی به استانداردهای بینالمللی هم بیاعتنا هستند. مثلاً وقتی صحبت از GMP میشود، میگویند «این دیگر چیست؟ کیفیت چه معنایی دارد؟ همهچیز یکسان است!» این دیدگاه نشان میدهد که هنوز ضرورت پایبندی به اصول علمی و استانداردهای جهانی در صنعت داروسازی، برای برخی افراد جا نیفتاده است.