سالمخبر: رئیس سازمان بیمه سلامت در یک نشست خبری، اعلام کرد که میزان مصرف انسولین در کشور ۲۰۰ درصد بیشتر از تعداد افراد مبتلا به دیابت است. ضمن آنکه در پیشنهادی عجیب، عنوان کرد: افراد مبتلا به دیابت با افزایش فعالیتهای بدنی و سبک زندگی سالم، میتوانند میزان مصرف انسولین را کاهش دهند.
ارائه رقم بزرگ 200 درصدی مصرف چندبرابری انسولین در کشور از سوی مهدی ناصحی در حالیست که بیماران انسولینی کشور بدون استثناء نشان دار بوده و پس از احراز تمامی شرایط لازم از سوی بیمه، صاحب پرونده برای تجویز انسولین از سوی پزشک متخصص و دریافت آن در بازههای زمانی مشخص میشوند.
از سویی پزشک متخصص بیماران مبتلا به دیابت نیز برای ثبت نسخه و تجویز انسولین برای بیماران خود در سیستم بیمه مجاز به تجویز دوز مشخص، استاندار و محدودی است که برای بیمار خود ثبت می کند.
با در نظر گرفتن این موارد حال سوال اینجاست که با احتساب کمبودهای پیاپی بازار انسولین و نوسانات این بازار که همیشه بیماران مبتلا به دیابت با آن دست و پنجه نرم می کنند، مدیرعامل بیمه سلامت براساس چه فرمولی مصرف مازاد 200 درصدی انسولین در بازار ایران را محاسبه و اعلام کرده است.
بیان این آمار، در بحبوحهای که بسیاری از داروخانهها و بیماران با کمبود انسولین دستوپنجه نرم میکنند از سویی میتواند نگرانی جدیدی برای افرادی که زندگیشان به تزریق روزانه انسولین وابسته است، به وجود آورد. از سویی دیگر در شرایطی که داروخانهها و مراکز درمانی نیز از عدم دریافت بهموقع مطالبات بیمه ابراز نارضایتی میکنند و با توجه به بار مالی سنگین داروهای بیماران مزمن، ادامه این روند میتواند عملاً دسترسی به انسولین و سایر اقلام حیاتی را دشوارتر سازد.
دادن اینگونه آمارها از سوی برخی مقامات که نشان از مصرف غیرعادی دارو دارد، گاه این تصور را ایجاد میکند که یا در توزیع و کنترل مصرف انسولین مشکلی ساختاری وجود دارد یا شماری از بیماران برای احتکار دارو یا ترس از کمبود، مصرف خود را بیش از میزان واقعی افزایش دادهاند. در حالی که بیماران مبتلا به دیابت خود تأکید میکنند که مصرفشان دقیقاً طبق دستور پزشک است و با تشکیل پرونده و از سرگذراندن فیلترهای بیمه با نسخه پزشک نیز دسترسی به انسولین بغرنج و دشوار است. پس اگر کمبود و وقفهای در بازار دیده میشود، ناشی از اختلال در روند تأمین، توزیع و مدیریت داروست.
در حال حاضر، دهها هزار بیمار دیابتی در سراسر کشور، روزانه یا بهصورت منظم در زمانبندیهای معین نیازمند تزریق انسولین هستند. هر تأخیر یا وقفه در دریافت این دارو، میتواند شرایط جسمی و روانی آنها را دچار اختلال جدی کند. بهویژه که دیابت، تنها یک بیماری مزمن ساده محسوب نمیشود، بلکه با سبک زندگی و رژیم غذایی بیمار گره خورده و کنترل آن نیازمند ثبات در تأمین دارو و تجهیزات است. در این میان، بسیاری از پزشکان میگویند که داروهای خوراکی و ترکیبی متعددی برای کنترل دیابت وجود دارد و پیش از آنکه بیمار به مرحله تزریق انسولین برسد، معمولاً میتوان از روشهای پیشگیرانه مانند داروهای خوراکی استفاده کرد. این درحالیست که برخی داروهای خوراکی و ترکیبی دیابت هنوز از سال 1400 در انتظار پوشش بیمهای قرار دارند.
با اظهارات مدیرعامل بیمه سلامت، دستکم این پرسش مطرح میشود که چرا این همه انسولین مصرف میشود و آیا نظارت کافی بر روند نسخهنویسی، فرهنگ مصرف و توزیع وجود دارد یا خیر. ضمن آنکه چنین اظهارنظری، بهطور بالقوه میتواند هم به حساسیت بیشتر میان مردم منجر شود و هم به اتخاذ سیاستهای سختگیرانه از سوی نهادهای تصمیمگیر که اگر بدون کارشناسی دقیق صورت گیرد، ممکن است به ضرر بیماران نیازمند تمام شود.
از سوی دیگر، تعلل بیمهها در پرداخت بهموقع هزینههای دارویی و درمانی، زنجیره تأمین را با دشواری مواجه میکند. وقتی داروخانهها نتوانند هزینه داروهای گرانقیمت از جمله انسولین را بهموقع از بیمه دریافت کنند، مجبور میشوند یا خرید خود را محدود کنند یا از موجودیهای قبلی استفاده کنند. این روند، بهتدریج موجب کاهش تعداد داروهای وارداتی یا تولید داخلی میشود و نتیجهاش کمبود در بازار است. همین کمبود، میتواند بیماران یا حتی دلالان دارو را به فکر انبار کردن انسولین بیندازد که در نهایت آمار مصرف یا دستکم میزان خروج انسولین از شبکه توزیع رسمی را افزایش میدهد.
رسانهای شدن مطلبی با این حساسیت از سوی یکی از عالیترین مقامات بیمهای کشور، در عین حال که میتواند نقطه شروعی برای اصلاح رویههای موجود باشد، ممکن است تأثیرات روانی و اجتماعی ناگواری بر بیماران دیابتی داشته باشد. ناگفته پیداست وقتی بیمار میشنود که «انسولین ۲۰۰ درصد بیشتر از نیاز مصرف میشود»، این نگرانی را خواهد داشت که مبادا سازمانهای متولی، با استناد به همین آمار، در تأمین و تجویز انسولین برای او سختگیری بیشتری اعمال کنند و دسترسیاش را محدود سازند. همچنین، فضایی از عدم اطمینان شکل میگیرد که در آن هر نوع تشدید کمبود، میتواند بیماران را به خرید یا انبارکردن انسولین وادارد. در فضایی که اطلاعات و اخبار ضدونقیض فراوان است، اطلاعرسانی صرف بدون ارائه راهکار و بدون تشریح دقیق علل مازاد مصرف، عملاً ممکن است مشکلات را پررنگتر جلوه دهد و بهجای بازکردن گره موجود، وضعیت را ملتهبتر کند.
بدون تردید، اگر سازمانهای بیمهگر مطالبات داروخانهها و مراکز درمانی را بهموقع پرداخت کنند، بخشی از تنش در بازار دارو کاهش مییابد. این امر میتواند دسترسی بیماران واقعی به انسولین را تضمین کند و از سوی دیگر، نگرانی افراد درباره کمبود احتمالی را کاهش دهد. به علاوه، تقویت پرونده الکترونیک سلامت و اجرای دقیق آن، نظارت بر میزان مصرف دارو را آسانتر میکند و تجویزهای اضافی یا استفادههای غیرضروری را کاهش میدهد. با این حال، هر سیاستی باید با در نظر گرفتن منافع بیمارانی که واقعاً به انسولین نیاز دارند اتخاذ شود، تا مبادا با یک دستورالعمل شتابزده و کلی، دسترسی بیماران دیابتی به داروهای مورد نیازشان دچار دشواری بیشتر شود.
در شرایطی بیماران دیابتی اغلب با استرسهای متعدد روزمره دست به گریبانند آنچه نباید فراموش شود، درک موقعیت بحرانی بیماران است. هرگونه اطلاعات یا آماری که منتشر میشود، باید با ارائه راهکارهای شفاف و اطمینانبخشی درخصوص تداوم تأمین دارو همراه باشد. در غیر این صورت، تأثیر انتشار اینگونه آمارها ممکن است بیش از کمک، به تشدید بحران ختم شود. ایجاد ارتباط مؤثر میان وزارت بهداشت، سازمانهای بیمهگر، انجمنهای تخصصی دیابت میتواند راهی برای عبور از این چالش باشد؛ راهی که در آن هم مصرف انسولین مدیریت میشود و هم حق بیماران برای برخورداری از درمان امن و مستمر، پایمال نخواهد شد.