سالمخبر: دیروز بود؛ درست حوالی خط مرز؛ شاید چند گام عقبتر یا جلوتر، جای پای غیرت و جانفشانی و مجاهدت مدافعانی به چشم جان گره میخورد که برای ذره ذره خاک و عزت ایرانی و مهمتر؛ جان و ناموس مردم خونشان ریخته شد و زمین از شرم این حجم از غیرت سالها بینام و نشان مهربانانه به امانت به آغوششان کشید تا سالها بعد به آغوش مادر و خانواده بازگرداندشان. آن مجاهدت را داشته باشید و امروز بشنویم از حوالی همان خطوط مرزی.
سالمخبر: دیروز بود؛ درست حوالی خط مرز؛ شاید چند گام عقبتر یا جلوتر، جای پای غیرت و جانفشانی و مجاهدت مدافعانی به چشم جان گره میخورد که برای ذره ذره خاک و عزت ایرانی و مهمتر؛ جان و ناموس مردم خونشان ریخته شد و زمین از شرم این حجم از غیرت سالها بینام و نشان مهربانانه به امانت به آغوششان کشید تا سالها بعد به آغوش مادر و خانواده بازگرداندشان. آن مجاهدت را داشته باشید و امروز بشنویم از حوالی همان خطوط مرزی.
زنان و مردان ایرانی؛ سالمند و کودک، جان به لب و تب بالا بر بدن دارند. تصاویر رسیده از شرایط بی سروسامان و سخت زائرانی که برای بیعت با امام خود پای پیاده قدم بر خاک عراق گذاشته اند خوشایند و چشمنواز نیست. عدم مدیریت و نبود ساماندهی برای این تعداد از زوار که با دعوت و مشوقهای بسیاری از مسوولان پا در این سفر گذاشتند بخشی از عمق بدعهدی به مدافعانیست که روزی برای همین مردم جان خود را فدا و جوانیشان را در خاک دفن کردند.
گرمازدگی، بیماریهای گوارشی، غیربهداشتی بودن موکبها و محل استقرار زوار، تغذیه نامناسب و در برخی موارد کمبود آب َآشامیدنی از مشکلاتی ست که زوار در ایام اربعین در آن سوی مرزها با آن دست و پنجه نرم می کنند.
اگرچه از دیرباز این مراسم مذهبی همیشه خودجوش و مردمی برگزار شده است و با تمام کاستیهایش از سوی مردم و صبوری آنان برگزار و ختم به خیر شده است اما نکاتی که باید از متولیان و هدایت کنندگان زیارت عتبات عالیه در عراق که در حال حاضر روزهی سکوت اختیار کردهاند در دو محوز سوال کرد؛ نخست آنکه متولیان و مدیران برگزاری این آیین مذهبی باید پاسخگو باشند که بالاخره بحران از سوی آنان براساس چه شاخصها و پارامترهایی تعریف شده یا اندازهگیری میشود که این بار نیز در مدیریت آن باز هم غافلگیر شدند و مدیریت بحران کمافیالسابق ابتر ماند.
قاطبهی مردم تا چه زمان باید به رغم هزینه های بالای دولتی برای برگزاری این مراسم همچنان با حکمرانی بد مسوولان و مدیران به اسیری به نزد امامشان بروند و به اسیری بازگردند.
محور دوم آنکه وزیر بهداشت و درمان که با پوشش یک امدادگر در اوج این مشکلات در رسانه های خبری ظاهر شده و اظهار میدارد که بحمدالله هیچ مشکلی به لحاظ دارویی و نیرو نداریم و توزیع اقلام بهداشتی و درمانی در حال انجام است و تمام پرسنل درمان و خدمات بهداشتی در مناطق مرزی به صورت داوطلبانه فعال هستند باید سوال شود که آیا دارو تنها راه صیانت از سلامت مردم این سرزمین است؟ آیا نباید پروتکلی در این باره تدوین شود که با آموزش و پیشگیری از هرگونه بیماری از جان و سلامتی زائران پاسداری کرد؟ آیا فقط دارو کافیست؟ کنترل ورودیها و خروجی های کشور برای رصد افراد مبتلا به بیماریهای کرونا، آبله و ... که اغلب از پاکستان و افعانستان برای زیارت راهی شدهاند چگونه است؟
به گفته ی بهرام عین اللهی تاکنون بیش از 10 هزار و 700 زائر گرمازده شدهاند که کادر درمانی مستقر در مرزها خدمات مورد نیاز را به آنها ارائه دادهاند اینکه چگونه به این تعداد زائر گرمازده که با کمبود آب آشامیدنی نیز روبهرو هستند خدمات رسانی شده باید مدعیان این امر پاسخ دهند اما نکته ای که مطرح است این است که مدیریت این مراسم آیینی مذهبی با این حجم از زوار که همیشه پتانسیل تبدیل به یک بحران و خطر را با خود دارد با شیوههای ستادی و پوپولیستی دولتی امکانپذیر نیست. و چه بسا شاید باید وزیر بهداشت با پیش بینی برخی بحرانهایی که جان و سلامت زوار را تهدید می کرد خود پیشقدم در برخی تصمیم گیریها شود.
واژهی صیانت اگرچه از سوی برخی نمایندگان مجلس و سیاسیون دستخوش سوءتفاهماتی در جامعه شده است اما! صیانت از جان، سلامتی و مهمتر عزت یک ایرانی از وظایف محرز مسوولانی است که برای برنامه ریزی برای این سفر و زیارت گمارده شده اند. از سلامتی و عزت ایرانی صیانت کنیم همانگونه که مدافعان این سرزمین کردند!